آی پی امداد
abtahi
آریا الکترونیک mehrinfo تکشو

نکته در ساخت فلزیاب هایی که از میکرو استفاده می کنند

mee

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
2008-12-10
245
1,616
sari
سلام جناب mee اقا محمد
یه سئوال داشتم که چند دفعه خواستم بگم یادم رفت
تو بعضی از فلزیابها دیدم , البته با اسکوپ دقیقا پشت پالسی که به ماسفت میره یه پالس نمونه میگیرن این برای چیه یعنی یجورایی میشه انتهای پالس که اصلا هیچ فلزی تو این قسمت واکنشی رو انجام نمیده , پس چرا نمونه میگیرن ؟ البته تو یه جایی دیدم ب عنوان نمونه نویز نام برده بود ایا درسته؟ یا نمونه چیزه دیگه ای هست؟ به شکل زیر نگاه کنید متوجه میشید
.

سلام
از پالس اصلی نمونه گرفتند ، انهم در PI چگونه ؟؟؟؟؟ عجیبه لطفا شماتیک ارسال کنید .
احتملا این پالس روی پالس اصلی با اختلاف زمانی ایجاد می شود که این کار توسط اسیلاتور و یا میکرو ( منبع راه انداز و ایجاد پالس اصلی به هر شکل ) انجام می شود .
اگر حدث من درست باشد توضیح زیر مربوط به این نوع سیستم ها می شود
در بعضی از دستگاههای پیشرفته PI یک یا چند پالس قبل از پالس اصلی به ماسفت می دهند که این پالسها دارای پهنای پالس کمی در واحد زمان هستند که باعث ایجاد پالس هایی با زمان میرایی کمتر از موج اصلی می باشد که به نوبه خود برای تفکیک دقیق استفاده می کند به طوریکه هرکدام از این سیگنالها بیشترین ختلاف ولتاژ را نسبت به سیگنال اصلی را بوجود اورد نشان دهنده نوع فلز بر طبق تعریفات در برنامه می باشد . در واقع این روش از تفاضل ولتلژ میان دو سیگنال استفاده میکنند ولی در دستگاه های تک سیگنالی از تفاضل ولتاژ سیگنال اصلی با ولتاژ بالانس زمین (zero adjast ) برای تفکیک استفاده می کنند .
روش اعمال چند سیگنال دارای تفکیک با دقت بالاست ولی ایجاد پایداری در انها بسیار سخت و نیاز به قسمتهای پیچیده است بخصوص انتگرالگیر . بر خلاف این سیستم استفاده از تک سیگنال ،دارای تفکیک با دقت کم ولی در عوض دارای پایداری بالا می باشند بطوریکه اگر درست کالیبره شوند در هر محیطی می توانند کاوش کنند .

من تا حالا ندیدم که در فلزیاب های pi از پالس اصلی نمونه بگیرند و برعکس در pi از پالس اصلی برای ساختن دیگر پالس ها استفاده می کنند یعنی یجورایی خود پالس اصلی ، پالس مرجع می باشد .به غیر از نمونه های بسیار پیشرفته و نادر که از پالس اصلی برای PLL نمونه میگیرند تا ثابت ماندن فرکانس و پهنای پالس ، پالس اصلی در تمام شرایط کاری دستگاه تضمین شده باشد انهم در دستگاههای قدیمی و ترانزیستوری این امر قابل مشاهده بود . در این زمان با وجود میکروها از نیازی به نمونه گیری پالس اصلی برای ثابت نگه داشتن پارامترهای ان نیست چون دقت و سرعت بالا رفته .
حال اگر مداری دارید که از پالس اصلی نمونه میگیرد به نظر من احتمالا pi نیست و می تونه مدار مربوط به یک دستگاه VLF باشد .به هرحال با دیدن شماتیک می توانم پسخ جامعتری ارائه کنم .
با تشکر Mohammad
 

mahdi8866

کاربر
2008-11-22
166
349
سلام
ممنون از توضیحتون واقعا کامل بود از گفته هاتون معلومه روشهای تفکیکو به خوبی بلد هستید با تستهایی که کردم خودم تک سیگنالی رو میپسندم
ولی منظورم این نبود این نمونه با همون سمپل 1 گرفته میشه من در 2 مدار دیدم اولی pd3200 که با lf398 گرفته ودومی مدار chance روسی که توضیحاتی که فرمودید برای دقت تفکیک مربوط به همین مداره
ولی در pd3200 که از یک lf398 استفاده شده بدین صورته شکل زیر رو نگاه کنید
08712360237055572290.jpg

43303176380718627126.jpg
 

mahdi8866

کاربر
2008-11-22
166
349
تو عکس chance اون پالس های ابی رنگ که جلوش نوشتم pulse mosfet این همون نوعی هست که شما میگید چند پالس برای ماسفت میفرستند تا اختلاف ولتاژ برای دقت بالا در تفکیک هست اما یه نمونه از پشت پالسی که به ماسفت میره نمونه گرفته شده
در pd3200 هم با lf398 که نمونه اول رو میگیره پشت پالس ماسفت هم باز یه نمونه میگیره , برای صحت مطالب هم میتونید خودتون اگه pd3200 رو ساختید با اسکوپ ببینید حالا نظرتون چیه؟
 

mee

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
2008-12-10
245
1,616
sari
تو عکس chance اون پالس های ابی رنگ که جلوش نوشتم pulse mosfet این همون نوعی هست که شما میگید چند پالس برای ماسفت میفرستند تا اختلاف ولتاژ برای دقت بالا در تفکیک هست اما یه نمونه از پشت پالسی که به ماسفت میره نمونه گرفته شده
در pd3200 هم با lf398 که نمونه اول رو میگیره پشت پالس ماسفت هم باز یه نمونه میگیره , برای صحت مطالب هم میتونید خودتون اگه pd3200 رو ساختید با اسکوپ ببینید حالا نظرتون چیه؟

سلام
دوست گرامی این دو دستگاه شاید تاحدودی شبیه هم باشند ولی کاراشان باهمدیگر متفاوت است نباید این دو دستگاه را با هم مقایسه کرد . این دو دستگاه چیزی به نام سمپل تایم ندارند . سمپل تایم برای دستگاههایی است که دارای انتگرال گیر انالوگ هستند . بطور کامل در اینجور دستگاهها عملیات نمونه گیری و انتگرال گیری بصورت نرم افزاری انجام می شود .
در pd3200 : ای سی lf398 فقط قسمتی از سیگنال را به میکرو می دهد . اینجا اکثرا اشتباه می کنند و فکر می کنند که این همان زمان نمونه گیری است . ولی این درست نیست . زمانی که سیگنال در سطح صفر است هیچ سیگنالی به میکرو ارسال نمی شود و با سطح offset قبلی در خروجی ارسال می شود به اصطلاح hold می شود . و وقتی این سیگنال یک می شود سیگنا اجازه عبور پیدا می کند . تا اینجا را به ذهن بسپارید تا نکته ای را ارائه کنم . از انجایی که این ای سی از دو op-amp و یک مقاومت فیدبک تشکیل شده و در مدار از خازن 4700 برای cf ( رAcquisition time= Tac ) خود هم یک مدار تقویت کنده و انتگرالگیر با ضریب بسیار پایین و یک سویچ را تشکیل می دهد .
ادامه : در اینجا گفتم سیگنالی که شما گفتید سیگنال سمپل فقط اجازه عبور سیگنال را به op_amp می دهد البته منکر این نیستم که تایم عبور سیگنال مهم هست و بسیار شبیه سمپل تایم است ولی در ان طرف ریت زمان عبور سیگنال را خازن تایین می کند و ریت مقدار سیگنال با دامنه ثابت توسط مقاومت فیدبک (که داخلی و ثابت است ) و V offset تایین می شود . بطور کلی این ای سی با پالس هایی که چندان در محدوده دقیق نمونه گیری نیستند یک سیگنال اصلاح شده با زمان مشخص را برای انتگرالگیری و تایین سطح ولتاژ (برای تفکیک) به میکرو ارسال می کند . زمان انتگرال گیری و ... در میکرو بصورت نرم افزاری می باشد .
در ضمن در شماتیک دستگاه خروجی lf398 را SAMPLE1 نام برده که این می توان گفت یک جور اشتباه نام گذاری هست چون هیچ طراحی به خروجی یک ای سی پالس اعمال نمی کنه . این اشتباه نام گذاری خیلی ها را به اشتباه می اندازه .
حالا برای ان قسمت از سیگنال که از نظر زمانی قبل از سیگنال راه انداز ماسفت هست : راستش باید بگم که دقیقا نمی تونم اظهار نظر کنم چون برای تجزیه و تحلیل ان نیاز به سورس اصلی برنامه هست تا بشه فهمید در ان زمان چه زیر برنامه ای با هدف انجام چه کاری اجرا می شود . خودم حدث میزنم در این زمان میکرو خروجی انتگرال گیر را صفر می کنه یا در این زمان دستگاه zero می شه چون در این دستگاه بالانس اتوماتیک داریم فکر میکنم این پالس ناشی از همین امر است . بزار یک جور دیگه هم بگم اگه خوب نگاه کنی می بینیکه زمانی که پالس اول به وجود می اید قبل از پالس راه انداز کویل است پس در ان زمان موج میرایی نداریم پس توقع داریم در ان زمان خروجی انتگرالگیر کمترین حدد خود را داشته باشد ( هیچ وقت صفر نمی شود بدلیل اثرات زمینی ) پس بهترین زمان صفر کردن یا همان zero adjast کردن دستگاست به عبارتی دستگاه در ان زمان خروجی انتگرال گیر را صفر می کند به عبارتی دستگاه با این روش دارای خنثی کننده اثرات زمینی بصورت اتوماتیک می شود .
خودم فکر میکنم که نظر من تا حدود 90% درسته چون این دستگاه دارای چنین قابلیتی هست و همچنین مدار انالوگی برای اینکار در شماتیک نیست احتمال قوی این پالس برای auto zero adjast بصورت نرم افزاری است .

در chance : قضیه متفاوت است ، 3201 فقط یک کنورتر انالوگ به دیجیتال هست که پالس های دیجیتال به وجود امده از سیگنال انالوگ را با رابط spi به میکرو ارسال می کند کلیه کارها را میکرو می کند در رابط spi پالس ها در این نوع باس رفت و برگشتی هست .

به هرحال دوست گرامی این جمله که از پالس اصلی در pi نمونه میگیرند مطمئنا اشتباست مگر در شرایط خیلی خاص در دستگاههایی با طراحی متفاوت که فقط تا حدودی اصول pi را رعایت میکند ولی در اصل pi قابل ذکر است که در pi هریک از پالس های اضافی تولید شده مثل سمپل تایم ها ، پالس خنثی ساز اثرات زمینی ، zero بر اساس فلز ، پالس های پیش تنظیم کننده ، سمپل تایم های متغییر ، ، سمپل های چندگانه , پالس های pll ، پالس های vco.p و ... ( که هر کدام بحث های زیادی دارند و در دستگاههای پیشرفته استفاده می شوند )که این پالسها برای انجام کارهایی که توسط نرم افزار قرار است انجام شود تولید می شوند از پالس مادر دستگاه ( همان پالس راه انداز کویل ) تولید می شوند .
با سپاس و تشکر فراوانMohammad
 

پیوست‌ها

  • 133.3 کیلوبایت بازدیدها: 126
  • 366.5 کیلوبایت بازدیدها: 129
آخرین ویرایش:

parse gade

کاربر
2010-09-26
326
556
سلام آقای mee شما تو یکی از پستهای همین تایپیک گفتید که:
{در رابطه با خنثي سازي زمين يا همان گراند بالانس بايد بگم که اين موضوع رابطه مستقيم با خروجي دي سي انتگرال گير دارد که در دستگاه هاي انالوگ از يک پتانسيومتر در پايه منفي يا مثبت ( بسته بو نوع طراحي و اپ امپ ) قرار مي دهند و سطح دي سي حاصل را تغيير مي دهند تا در نقطه اي دستگاه با ثبات شود . که مي توان در هر دستگاهي که قسمت انتگرالگير ان انالوگ است استفاده کرد
دستگاه هاي ديجيتال اينکار را با دکمه zero انجام مي دهند بطوريکه ابتدا سمپل تايم ها را برابر صفر قرار مي گيرد سپس ميزان سطح دي سي انتگرالگير در خروجي اندازه گيري کرده و اين مقدار در حافظه ذخيره مي شود سپس با برقراري سمپل تايم ها مدار در حلت نرمال قرار گرفته و بطور مداوم مقدار ذخيره شده در حافظه از مقدار خروجي انتگرال گير کم مي شود به اين ترتيب اثرات زميني خنثي مي شود ...........}
حالا سوالم اینه:وقتی که ما سمپل تایمها رو صفر کنیم مسلما در ورودی انتگرال گیر، سیگنالی از پیش تقویت کننده یا بهتر بگم کویل نداریم.پس این اثرات زمین از کجا واراد انتگرال گیر میشه؟من فکر میکنم تنها چیزی که در خروجی انتگرال گیر داریم ولتاژ افست مربوط به اپ امپ های قسمت انتگرال گیره.پس میکرو این ولتاژ رو میبینه و بعد از نرمال شدن سمپل تایمها میکرو افست رو با این مقدار کم میکنه و در خروجی اختلاف این دوتا رونشون میده.ایا شما منظورتون از اثرات زمین همینه؟یا اینکه من اشتباه میکنم
 
آخرین ویرایش:

mee

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
2008-12-10
245
1,616
sari
سلام
از توجه مو شکافانتون ممنونم .باید بگم که کاملا حق با شماست .
هر دو روش گفته شده ، جزء چند روش موجود برای خنثی سازی اثرات زمینی هستند . ولی روش اول جزء ابتدایترین روش خنثی سازی و روش دوم یکی از معمول و مناسب ترین روش خنثی سازیست .
روش دوم را در همین تاپیک نسبتا کامل گفتم ولی بگذارید روش اول را اندکی بازتر کنم :
نویز خروجی انتگرال گیر برابر است با : افست انتگرال گیر + افست طبقه پیش تقویت کننده + اثرات زمینی ( چون می خواهم اثرات زمینی را توضیح دهم از دیگر نویزها صرفه نظر می کنم )
در مدارات خیلی ساده در طبقه انتگرال گیر از 2 پتانسیومتر استفاده می کنند که یکی افست را کم و زیاد می کندکه پس از تنظیم افست به کمترین مقدار خود این پتانسیومتر را ثابت می کنند و یا ان را خارج کرده و جای ان مقاومت ثابت با رنج تنظیم شده پتانسیومتر قرار می دهند چون در اکثر دستگاهها افست بسیار کم دستخوش تغییرات می شود ( بیشتر در زمان خرابی قطعات مثل تغییر مقدار خازنها و مقاومت ها در دراز مدت یا گرم کردن اپ امپ و...) . و از مقاومت دوم که در دستگاهای انالوگ بصورت ولوم در روی دستگاه قرار می دهند و تنظیم ان را در اختیار اپراتور می گذارند که کار این ولوم تغییر سطح dc انتگرال گیر در یک بازه محدود ، می باشد . این ولوم درواقع همان خنثی ساز اثرات زمینی است در واقع اپراتور با تغییر ان سطح dc حاصل از اثرات زمینی و پاره ای دیگر از نویزها را کم و زیاد می کند در نتیجه با تنظیم کردن ان در کمترین مقدار ،دستگاه دارای پایداری بهتر می شود به اصطلاح دوستان با تجربه در کاوش ،دستگاه کوک می شود .
از مشکلات این سیستم این می باشد که اپراتور باید دستگاه را در هر زمینی تنظیم کند و اصولا این دستگاهها در زمین های مختلط ( زمین ها با الودگی زیاد و متفاوت ) ناپایدار شده و خوب کار نمکند و احتمال نمایش و یا اشکار جسم دروغین زیاد است و اپراتور را سردرگم می کند . کار با این سیستم راحت و در زمین های یکنواخت بدون مشکل است.
حال در بعضی از دستگاههای به اصطلاح پیشرفته تر که از میکرو استفاده می کنند مثل مایندایور از همین اصل به شکل متفاوت استفاده می کند مثلا در مایندایور ولتاژ افست را توسط میکرو حساب کرده و با zero کردن ان را حذف کرده برای خنثی کردن اثرات زمینی از مقاومت ثابت استفاده می کنند و همیشه یک سطح dc ثابت در حال کم شدن است یعنی طراح ولتاژ حاصل از اثرات زمینی را ثبات در نظر گرفته است که این امر کاملا اشتباست .( حالا ممکن است که چون برنامه اصلی نیست و دمو می باشد ، طراح این بخش را حذف کرده و یا واقعا اشتباه طراحی کرده است . خودم نسبت به گزینه اول مطمئن تر هستم ) ادامه بحث : استفاده از مقاومت ثابت برای خنثی سازی اثرات زمینی کار مناسبی نیست و ثبات دستگاه را در همه مکانها تضمین نمی کند اذا برای کمرنگ کردن این موضوع و دستری به ثبات بالاتر برای دستگاه کارهای دیگری همزمان در نظر می گیرند (چند روش دارد که من فقط روش استفاده شده در مایندایور را ذکر می کنم و چون توضیح چگونه عملکرد ان را به زمان دیگر مکول می کنم )
،بطور مثال در مایندایور Second pulse sampleTime را در جایی از موج میرایی تنظیم می کنند که در ان قسمت از موج میرایی فلزات کمترین تاثیر و اثرات خازنی و مقاومتی زمین بیشترین تاثیر را می گذارند . این قسمت در اخرین زمانهای موج میرایی می باشد وپیدا کردن جای دقیق ان بسیار مشکل است . البته متذکر می شوم انجام اینکار در واقع اصلاح و مرتفع کردن یک مشکل در طراحی نه بطور 100% کامل می باشد .
امیدوارم که توانسته باشم منظورم را درست بیان کرده باشم .
حال که بحث خیلی دقیق موشکافی شد بگذارید یک برگ دیگر از مایندایور را رو کنم و چگونگی حل این مشکل را در مایندایور نشان دهم تا ببینید که به چه راحتی و با چند قطعه مشکل حل شده البته انجام این مشکل به چند روش ممکن می باشد که من یکی از انها که کم دردسرتر می باشد را بصورت تصویر در پایین قرار دادم . ( البته همین مشکل کوچک کلی از وقت من را برای تحقیق و ... گرفته حقیقتا به راحتی بدست نیامده )
با سپاس
 

پیوست‌ها

  • 36.5 کیلوبایت بازدیدها: 367
آخرین ویرایش:

mee

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
2008-12-10
245
1,616
sari
سلام
 
آخرین ویرایش:

parse gade

کاربر
2010-09-26
326
556
از پاسختون ممنون.من تصمیم گرفتم که مایندرایور رو بسازم.البته باتغییرات.مثل استفاده از مگا32.از نظر نرم افزاری هم تا حدودی پیش رفتم.ولی هنوز تو قسمت نوشتن برنامه واسه تفکیک گیر افتادم.سخت افزاری هم از شما دوستان انجمن کمک میگیرم.راستی یه سایت هست به اسم DeepFriedNeon - Tesla Coils میخوام بدونم واسه محاسبه سیم پیچ میشه از برنامه این سایت استفاده کرد؟یعنی محاسباتش قابل اعتماد هست؟
 

mehrad4

کاربر
2011-06-02
19
30
سلام به مهندساي عزيز و فعالسوال نخست!درباره فلزيابي نسبتأ ساده ي ترك به اسم BRN-1 كه در آن از ميكرو كنترولر PIC16F876 استفاده شده است اگر اطلاعاتي داريد لطفأ راهنماييم كنيد.سوال دوم!نحوه پروگرم كردن و سوزوندن فيوزبيتها در ميكروي PIC مورد استفاده در اين نوع فلزياب به چه صورتيه؟ و اينكه آيا ميشه از طريق Parallel Port ميكروهاي PIC رو پروگرم كرد؟ اگه شماتيكي از اين نوع پروگرمرها داريد لطفأ راهنماييم كنيد.با تشكر صميمانه خدمت دوستان عزيزم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mee

mee

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
2008-12-10
245
1,616
sari
از پاسختون ممنون.من تصمیم گرفتم که مایندرایور رو بسازم.البته باتغییرات.مثل استفاده از مگا32.از نظر نرم افزاری هم تا حدودی پیش رفتم.ولی هنوز تو قسمت نوشتن برنامه واسه تفکیک گیر افتادم.سخت افزاری هم از شما دوستان انجمن کمک میگیرم.راستی یه سایت هست به اسم DeepFriedNeon - Tesla Coils میخوام بدونم واسه محاسبه سیم پیچ میشه از برنامه این سایت استفاده کرد؟یعنی محاسباتش قابل اعتماد هست؟

سلام
سایتی که شما معرفی کردهای را دیدم .عمده فعالیت این سایت در قسمت قدرت هست . بله می شه روش حساب کرد . البته من نرم افزار مناسب با کاربردی راحت را در بخش کویل ها قرار دادم که بسیار کمکتون می کنه .
با سپاس
 
بالا