در انجمن تعمیرکاران عزادار یکی از اعضای بسیار خوب خود هستیم، جناب استاد کمالی با نام کاربری غزال از مدیران بسیار با تجربه و فعال انجمن بودند و متأسفانه ایشان را از دست دادیم. برای خانواده ایشان آرزوی صبر میکنیم. روحشون شاد و یادشون گرامی
براي انتخاب ترانزيستور معادل و يا جانشين مناسب آن به مهمترين پارامترهاي آن توجه كنيد . 1 – ماكزيمم ولتاژ قابل تحمل ec 2 – ماكزيمم جريان گذر از ec 3 – توان ترانزيستور 4 – ضريب تقويت ترانزيستور 5 – فركانس قطع ترانزيستور نكات فوق الذكر در اكثر موارد بايد مورد توجه باشد . اگر يك ترانزيستور خروجي هريزنتال و يا يك ترانزيستور سويچينگ تغذيه را انتخاب مي كنيم تمام موارد فوق حتي به اضافه ظرفيت خازني بين bc نيز بايد مورد توجه قرار گيرد زيرا فركانس كار هرچه بالاتر رود اهميت ظرفيت خازني ما بين پايه هاي ترانزيستور بيشتر مي شود . نكته مهمي كه در انتخاب ترانزيستور هاي قدرت حائز اهميت است مقدار جريان گذر از ec مي باشد در اين حالت انتخاب ترانزيستور جانشين بايد به صورتي باشد كه نه تنها تحمل جريان گذر را داشته باشد بلكه اندكي از ترانزيستور قبلي نيز بهتر بوده تا طول عمر بيشتري در مدار داشته باشد . در انتخاب ترانزيستورهاي طبقه هريزنتال علاوه بر توجه به جريان گذر اهميت تحمل ولتاژ كار بالا بيشتر از ترانزستورهاي سويچينگ است . زيرا همواره خروجيهاي هريزنتال پيكهاي ولتاژ بالاتر توليد مي كنند . اين بدان معني نيست كه در طبقه power supply يا منبع تغذيه ولتاژ كار ترانزيستور اهميتي ندارد . به هر حال انتخاب ولتاژ كار با توجه به ماكزيمم دامنه پيكهاي توليدي اهميت دارد . در ترانزيستورهاي خروجي هريزنتال گاهي محدوده ولتاژ كار بالاتر از 1500v مي باشد پس الزاماً بايد ولتاژ كار اين ترانزيستورها بالاتر از پيكهاي توليدي باشد تا تحمل كاردر اين وضعيت را داشته باشد . .................................................. ........................................ادامه دارد .
همچنانکه ملا حظه می شود تعداد دارلینگتون ها زیاد و عناصر بکار رفته در آن بسته به طراحی متفاوت و در قدرتها و توانهای مختلف و برای کاربردهای خاصی بکار گرفته می شوند .
در صورتیکه تعداد دارلینگتونها همین چهار شکل بودند بازهم می توانستیم برای تست آنها قاعده مشخصی بیان کنیم اما اینها فقط تعداد اندکی از دارلیگتونها می باشند برای مثال می توانیم از ترکیب یک ترانزیستور مثبت ویک ترانزیستور منفی نیز آنها را درست کنیم و یا هرکدام از آنها مقاومت داخلی داشته باشند ویا نداشته باشند و دیود در آنها بکار برده شده باشد و یا نشده باشد . به هر حال اینجانب تست دو نوع از آنها که مصارف بیشتری در مدارات الکترونیک دارند را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهم . ناگفته نماند که حتی نوع ترانزیستور بکار رفته در آنها نیز از نظر بتا می تواند متفاوت باشد . پس به صورت دقیق نمی توان آنها را دسته بندی نمود و قاعده مشخصی برای تمامشان در نظر گرفت .
1 – تست دارلینگتون شماره 1
همچنانکه ملاحظه می شود . از دو ترانزیستور npn ساخته شده اندو برای ثبات حرارتی از یک مقاومت نیز استفاده شده است .
اگر توسط مولتی متر هیوکی 3007 بیس این دارلینگتون را نسبت به دوپایه دیگر اهم چک نمائیم
قاعدتاً چون دیود bc مربوط به ترانزیستور اول است مانند یک دیود در گرایش مستقیم هدایت می کند . ومقاومت حدود 30 اهم از خود نشان می دهد . ودر گرایش معکوس نیز اصلاً هدایت نمی کند حتی در رنج rx10k
دیود be : چون این دوعدد دیود باهم سری شده اند قطعاً در گرایش مستقیم هدایت میکنند ولی برای شکستن سد پتانسیل دوعدد دیود سیلیکون احتیاج به حدود 4/1 الی 5/1 ولت دارد و در هنگام تست گرایش مستقیم با مولتی متر در حالت rx1 حدود 300 اهم مقاومت از خود نشان می دهد .
( با مولتی متر هیوکی 3007 ) قطعاً این مقدار اهم قرائت شده مقاومت واقعی نیست و به جریان مسیر پیل داخلی مولتی متر بستگی دارد .
و در گرایش معکوس نیز مانند be یک ترانزیستور معمولی در رنج rx1k نشتی ندارد اما در رنج rx10k مقدار ی از خود نشتی نشان می دهد از این نظر با یک ترانیستور معمولی متفاوت است .
اما تفاوت عمده تست این نوع ترانزیستور با ترانزیستور معمولی در تست ec می باشد زیرا مانند یک دیود معمولی از امیتر به کلکتور هدایت میکند انگار کلکتور کاتد دیود می باشد بنابراین از امیتر به کلکتور راه می دهد . اما در جهت عکس هدایت نمی کند .
( ادامه دارد )
دیود bc : در گرایش مستقیم : مانند هر دیود سیلیکون در رنج rx1 باید راه بدهد و عقربه مولتی متر حدود 25 الی 30، را نشان دهد . گرایشمعکوس : هیچ گونه نشتی حتی در رنج rx10k نیز قابل قبول نیست .
دیود be : مطابق شکل 2 سر راه b به e دو عدد دیود قرار گرفته یکی دیود be ترانزیستور اولی و دیگری دیود be ترانزیستور دومی ، مقاومت re چون اهم زیادی دارد. در تست ما نقشی ندارد ( 1k >re>330 ) بنا براین دیود بیس امیتر بطور ظاهر نزدیک به 300 ، اهم را نشان می دهد .
( توسط مولتی متر هیوکی 3007 ) ومی دانیم این اهمبه دلیل جریان خیلی کم مولتی متر است اگر نه در واقع دو دیود در گرایش مستقیم با 2/1 ولت الی 4/1 ولت هادی می شوند وازاین به بعد اهم ناچیزی از خود نشان می دهند .
گرایش معکوس : در رنج rx1k نشتینداشته و فقط نشتی جزئی در رنج rx10k از خود نشان می دهند .
پیوند ec : همچنانکه ملاحظه می فرمائید بین این پیوند نیز یک دیود دارد که جهت آن در جهت عکس بایاسینگ ترانزیستور و به منزله حفاظتی عمل می کند و به همین دلیل مقاومت گرایش مستقیم دارد و در نتیجه در تست مانند دیود از یک جهت آند به کاتد راه می دهد ودر جهت عکس هیچگونه نشتی قابل قبول نیست .
SCR یک دیود قابل کنترل است که تست و تشخیص پایه های نوعساده آن به شرح زیر است . دارای سهپایه به نام های Gate که با G نیز نشان داده می شود و Anode که مانند دیود با A نشان داده میشود و نیز دارای Katode که با K نشان داده می شود
این دیود ها مصارف زیادی در صنعت دارندبرای مثال در یکسو سازی برق صنعتی که الزاماً نیاز به کنترل جریان ویا قطع وصلداشته باشد مورد استفاده قرار می گیرد .
مثلاً درترانس های جوشکاری DC برای یکسوسازی با کنترل جریان ویا در تلویزیونها به منزله یکسویچ DC قابل کنترل کاربرد دارند . مثلاً در فیوزهای الکترونیکی
تشخیص پایه های آن : G به کاتد در گرایش مستقیم راه می دهد . ودر گرایش معکوسراه نمی دهد و در حالت معمولی آند به کاتد راه نمی دهد .
ترایاک یکی دیگر ازعناصر الکترونیک می باشد که در ساخت مدارات الکترونیک صنعتی سهم بسزایی دارد اینقطعه مانند یک SCR دارای سه پایه می باشد پایه های آن را با نامهایگیت آند اول و آند دوم که با G و MT1 و MT2 یا ( B1 و B2 ویا A1 و A2 ) نشان می دهند و فرق عمل کرد آن با تریستور این است که بعد ازتحریک G دوپایه دیگر می تواند از هر دو جهت جریان را از خود عبور دهدو در واقع یک کلید AC می باشد . یعنی مانند یک کلید AC قابلکنترل می توان آن را در مدارات الکترونیک به کار برد . وتحت هر زاویه ای می توان باکنترل کیت فاز برق شهر را کنترل نمود . از این قطعه در مداراتی مانند دیمر درجاروبرقی جهت کنترل دور موتور و و در ........... استفاده می شود . حالتهای مختلفاستفاده همراه سمبل الکترونیکی آن را در شکل زیر ملاحظه می فرمائید .
یک مدار با ترایاک شکل ظاهری ساختار ترایاک
روش تست ترایاک :
ابتدا تعیین پایه های آن را به وسیله مولتی متر هیوکی 3007 توضیح می دهم . پایه G نسبت به پایه A1 در هردو جهت راه می دهد ونسبت به A2 در هیچ جهتی راه نمی دهد بنابراین A2 به راحتی مشخص می شود حال پایه ای را پیدا می کنیم که با تحریک آن در دوجهت دو پایه ی دیگر به هم راه دهد . آن پایه G است . در این روش توجه داشته باشید در هنگام تحریک باید ترمینالهای مولتی متر از دوپایه تست شونده قطع نشود و فقط یک لحظه بدون آنکه ترمینالها قطع شود عمل تحریک توسط یکی از ترمینالها انجام شود .
در ادامه انتخاب ترانزيستور مناسب در مدارات الكترونيكي سه نكته مهم ديگر را بايد مد نظر داشت . 1 – توان ترانزيستور انتخابي : مي دانيم كه توان ترانزيستور از حاصلضرب ولتاژ ec در جريان گذرآن بدست مي آيد . يعني توان در واقع عبارتست از توان انجام كار در شرايط نصب و يا قدرت انجام كار در شرايط محلي كه براي اين ترانزيستور در نظر گرفته مي شود . 2 – ضريب تقويت يا بتا : ترانزيستور خروجي هريزنتال به صورت اميتر مشترك بسته مي شود و نيز مي دانيم بتا نسبت جريان كلكتور به جريان بيس ترانزيستور مي باشد . لذا ضريب تقويت اين ترازيستور كه بتواند به ميزان مورد نياز جريان را تقويت نمايد تا توان مورد نياز براي تغذيه آند لامپ و ساير وطبقات تلويزيون تامين شود . از اهميت بسزايي بر خوردار است . 3 – فركانس قطع : سرعت سويچ زني ترانزيستور در واحد زمان ( ثانيه ) است . يعني اين ترانزيستور بتواند در محل استقرارش به فركانس 15625 بار در ثانيه پاسخ دهد زيرا اين ترانزيستور بايد درمدت زمان 64 ميكرو ثانيه به كمك پالس هريزنتالي كه وارد (بيس ) مي شود، قطع وصل كند . پس هر ترانزيستوري كه بتواند توان ، تقويت و قدرت سويچ زني مورد نياز مدار را تامين نمايد ممكن است در جانشيني ترانزيستور خروجي هريزنتال كارايي لازم رو داشته باشد . و يا بهتراست بگويم ترانزيستوري كه چنين خصوصياتي نداشته باشد رو اصلاً دراين طبقه استفاده نكنيد .
دیاک ترکیبی استکه از چندین لایه ی نیمه هادی n و p ساخته شده است ودارای دو پایه که می توان آنرا A1 و A2 نامید . ترتیب لایه ها ی دیاک وعلامت سمبلیک مداری آن را در شکل زیر مشاهده می کنید .
از روی شکل هم ملاحظه می کنیدکه هردو پایه A1 و A2 قرینه هم می باشند . در مدارات تا ولتاژ اعمالی بهدوسر این قطعه به ولتاژ شکست آن نرسد دیاک هدایت نمی کند و مقاومت بینهایتی را ازخود نشان می دهد . بنابراین به وسیله ی اهم متر تست دیاک را نمی توان انجام داد زیرا از دو طرف مقدارمقاومت بی نهایت را نشان می دهد . شکل زیر مسیر هدایت دیاک را در دو جهت نشان می دهد . فرض براین است که ولتاژ اعمالی بیش از ولتاژ شکست دیاک است .
کاربرد این قطعه در جریان متناوببیشتر است زیرا در هردو جهت نیم سیکل منفی و مثبت را برش داده مانند دو زنر که آنهارا باهم سری کرده باشیم دامنه ولتاژ را برش می دهد.
ولتاژ آتش دیاک از 20 الی 50 ولت بسته به ساخت آن متفاوت است . که گاهی روی این قطعه ولتاژ هدایت آن را مینویسند . بنا براین برای تست این قطعهبهترین کار ساخت مدار شکل 5 می باشد در این حالت ولتاژ دوسر دیاک به وسیله مولتیمتر و در حالت AC قابل اندازه گیری می باشد . برای در ک بهتر تست این قطعه به شکلزیر توجه فرمائید .
مولتي متر را در رنج تست ديود قرار داده به وسيله ترمينالهاي آن دنبال پايه اي باشيد كه از يك جهت به دو پايه ديگر راه بدهد و از جهت ديگر راه ندهد پايه مذكور e است و عدد قرائت شده پايه b2 از پايه b1 كمتر مي باشد . موفق باشيد .