آی پی امداد
abtahi
آریا الکترونیک mehrinfo تکشو

آموزشی: تست و عیب یابی و اتدازه گیری همه پارامترهای قطعات الکترونیک و مدارات با طرز کار اهم متر

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
اول طرز کاراهمتر عقربه ای و اهمتر دیجیتال بعد تست قطعات

برگرفته شده از کتاب آموزش تضمینی الکترونیک :اهمتر و طرز کار آن :

نام دیگر اهمتر،مولتی متر یا آوومتر می باشد.
وظیفه اهمتر:

اندازه گیری مقدار مقاومت،مقدار ولتاژ متناوب،مقدار ولتاژ مستقیم و مقدار جریان می باشد و به آن اندازه گیر چند حالته یا مولتی متر می گویند.
طریقه کار قسمت اهم و طرز اندازه گیری مقاومت در اهمتر عقربه ای :

ابتدا کلید سلکتور اهمتر را روی R*1 گذاشته و دو فیش اهمتر را به هم اتصال می دهیم،عقربه باید حرکت کند و روی صفر بایستد.در غیر اینصورت پیچ تنظیم صفر اهمتر باید تنظیم شود.اگر تنظیم نشد،باطری قلمی 1.5 ولتی داخل اهمتر ضعیف است. (باطری 9 ولت کتابی مربوط به قسمت R*10K است.)یا اهمتر خراب است سپس دو فیش اهمتر را به دو سر مقاومت می زنیم.البته دقت شود که هر دو دست به فیش هایاهمتر تماس نداشته باشد.اگر عقربه حرکت نکند کلید را روی R*10 و یا R*100 و یا R*1k قرار می دهیم.به طور مثال اگر کلید روی R*100 باشد و عقربه روی خط مدرج شده روی عدد 50 ایستاد می گوییم مقدارمقاومت برابر است با (100*50=5000) یعنی 5000 اهم می باشد.اگر کلید را روی R*1K قرار دهیم و عقربه روی 5 بایستد که مقدار مقاومت باز هم برابر است با :
5*1K=5K
دقت شود هر بار که کلید را روی R*1 یا R*10 یا ...قرار می دهیم باید تنظیم صفر مجددا صورت گیرد.
طریقه کار قسمت AC:

برای اندازه گیری ولتاژ AC(مانند برق شهر) کلید انتخاب کننده (سلکتور) را در قسمت AC-Vباید قرار داد.(برقACقطب مثبت و منفی ندارد و فیش ها را از هر طرف بزنیم فرقی نمی کند.)اگر کلید را روی درجه 10 قرار دهیم مقدار ولتاژ را روی خط مدرج بین صفر تا 10 باید بخوانیم،اگر کلید را روی درجه 50 قرار دهیم،مقدار ولتاژ را روی خط مدرج بین صفر تا 50 باید بخوانیم و اگر کلید سلکتور را روی درجه 250 قرار دهیم،مقدار ولتاژ را روی خط مدرج 0 تا 250 باید بخوانیم و اگر کلید سلکتوری را روی درجه 500 قرار دهیم،چون خط مدرج 500 وجود ندارد،مقدار ولتاژ را روی خط 0 تا 50 می خوانیم و آن را در 10 ضرب می کنیم و اگر کلید را روی 1 قرار دهیم مقدار ولتاژ را روی خط 0 تا 10 خوانده و بر 10 تقسیم می کنیم.
طریقه کار قسمت ولتاژ DC :

برای اندازه گیری ولتاژ DC(مانند برق باطری یا آداپتور) کلید سلکتور را باید در قسمت DC-V قرار داد.برق DCدارای قطب + و - است و باید فیش سیاه را به منفی و فیش قرمز را به مثبت بزنیم در غیر اینصورت عقربه در جهت مخالف حرکت می کند.برای خواندن ولتاژ DC مانند ولتاژ AC عمل می شود،یعنی اگر کلید روی 10 باشد مقدار ولتاژ روی خط مدرج بین صفر تا 10 و اگر روی 50 باشد روی خط مدرج صفر تا 50 و اگر روی 250 باشد روی خط مدرج صفر تا 250 خوانده می شود.برای اندازه گیری جریان DC بایستی مولتی متری که کلید آن روی DC-mA است،به طور سری در مدار قرار گیرد و مقدار جریان روی همان خطوط مدرج بین 0 تا 10،یا 0 تا 50 و یا 0 تا 250 خوانده شود.دکمه فشاری قرمز روی بعضی اهمترها برای تست باطری اهمتر است،اگر فشار دادیم و عقربه تا نیمه حرکت کرد باطری سالم است.همچنین اگر دو سر اهمتر را به هم بزنیم و با تنظیم پیچ اهمتر عقربه روی صفر نیاید یا باطری آن ضعیف است یا اهمتر خراب است.کلید دو حالته در بعضی اهمترها (+ -) برای اینست که اگر در موقع ولتاژگیری عقربه در جهت مخالف حرکت شود به جای تعویض فیش ها کلید را در حالت دیگر قرار داده ولتاژ را بخوانیم.برای اندازه گیری ولتاژ باطری ها کلید سلکتور در قسمت ولتاژ روی درجه 10 قرار دارد بنابراین مقدار را روی خط مدرج بین صفر تا 10 باید بخوانیم که در این صورت مشاهده می کنیم،عقربه بین 4 تا 6 قرار گرفته است و حدودV 4.5 ولت را نشان می دهد.همچنین در شکل زیر طریق ولتاژگیری برق شهر نشان داده شده است.
طرز کار اهمتر دیجیتال:

الف-طریقه اندازه گیری مقاومت:

کلید سلکتور اهمتر را روی قسمت Ω قرار می دهیم در این قسمت،علامت های ((200 و 2kو 20kو 200kو2Mو 20M)) نوشته شده است که قسمت
 
آخرین ویرایش:

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

۱تست UJTUJTدانلود
۲تست انواع خازنالف)خازنهای کوچکتر از ۱۰ نانودانلود
ب)خازنهای بالاتر از ۱۰ نانووکوچکتر از۱ میکروفاراددانلود
ج)خازنهای ۱میکرو فاراد تا ۱۰ میکرو فاراددانلود
د)خازنهای بالاتر از ۱۰ میکرو فاراددانلود
۳-تست مقاومت ثابتمقاومت ثابتدانلود
تست مقاومت هایمتغیرالف)پتانسیومتردانلود
ب)تست ولومدانلود
ج)تست مقاومت مخصوص LDRدانلود
د) تست مقاومت ویژه VDRدانلود
و)تست مقاومت PTCدانلود
ه)تست مقاومت ویژه NTCدانلود
ی)تست مقاومت MDRدانلود
۴تست ترانزیستورBJTالف)تست ترتنزیستورBJTدانلود
ب۰طریقه شناسایی پایه های ترانزیستور توسط مولتی متر آنالوگدانلود
ج)چگونه ترانزیستور را تست کنیمدانلود
۴تست ترانزیستورBJTد)نحوه تست دارلینگتوندانلود
۵تست ترایاکروش تست ترایاکدانلود
۶تست تریستورنحوه تست تریستورSCRدانلود
7تست دیودالف )دیود معمولیدانلود
ب)تست دیود زنردانلود
ج)تست دیود ژرمانیومیدانلود
د)تست دیود دوبلدانلود
و)تست دیود پلدانلود
ه)تست دیود نوریLEDدانلود

۷تست دیودتست LED فرستنده مادون قرمزدانلود
۸تست ماسفتنحوه تست ماسفتدانلود






 

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

كد رنگي خازن ها :
در خازن هاي پليستر براي سالهاي زيادي از كدهاي رنگي بر روي بدنه آنها استفاده مي شد . در اين كد ها سه رنگ اول ظرفيت را نشان مي دهند و رنگ چهارم تولرانس ا نشان مي دهد .
براي مثال قهوه اي - مشكي - نارنجي به معني 10000 پيكوفاراد يا 10 نانوفاراد است .
خازن هاي پليستر امروزه به وفور در مدارات الكترونيك مورد استفاده قرار مي گيرند . اين خازنها در برابر حرارت زياد معيوب مي شوند و بنابراين هنگام لحيمكاري بايد به اين نكته توجه داشت .

كد رنگي خازنها
رنگ
شماره
سياه
0
قهوه اي
1
قرمز
2
نارنجي
3
زرد
4
سبز
5
آبي
6
بنفش
7
خاكستري
8
سفيد
9
خازن ها با هر ظرفيتي وجود ندارند . بطور مثال خازن هاي 22 ميكروفاراد يا 47 ميكروفاراد وجود دارند ولي خازن هاي 25 ميكروفاراد يا 117 ميكروفاراد وجود ندارند .
دليل اينكار چنين است :
فرض كنيم بخواهيم خازن ها را با اختلاف ظرفيت ده تا ده تا بسازيم . مثلاً 10 و 20 و 30 و . . . به همين ترتيب . در ابتدا خوب بنظر مي رسد ولي وقتي كه به ظرفيت مثلاً 1000 برسيم چه رخ مي دهد ؟
مثلاً 1000 و 1010 و 1020 و . . . كه در اينصورت اختلاف بين خازن 1000 ميكروفاراد با 1010 ميكروفاراد بسيار كم است و فرقي با هم ندارند پس اين مسئله معقول بنظر نمي رسد .
براي ساختن يك رنج محسوس از ارزش خازن ها ، ميتوان براي اندازه ظرفيت از مضارب استاندارد 10 استفاده نمود . مثلاً 7/4 - 47 - 470 و . . . و يا 2/2 - 220 - 2200 و . . .
 

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

تست قطعات خارج مدار با اهمتر


1-تست فیوز
دو سر اهمتر را که روی رنج ضربدر یک است به دو سر فیوز زده،اگر عقربه روی صفر ایستاد فیوز سالم است.
2-تست کلید
از هر سه پایه مجاور،در یک حالت دو پایه باید به هم راه دهد و دو پایه به هم راه ندهد و در حالت دیگر برعکس این حالت باید نشان دهد.
3-تست گوشی و بلندگو
دو سر باطری را به سر گوشی زده اگر صدای خش خش شنیده شد گوشی و یا بلندگو سالم است.
4-تست میکروفون
دو سر اهم را که روی رنج ضربدر یک کیلو وات است به دو سر میکروفون زده اگر عقربه، اهمی نشان داد سالم است.
5-تست فیش
از سه پایه فیش، در یک حالت بایستی دو پایه بهم صفر نشان دهد و وقتی گوشی داخل است این دو پایه بی نهایت نشان دهد.
6-تست مقاومت
دو سر اهمتر را به دو سر مقاومت زده و مقدار اهم مقاومت اندازه گیری شود،دقت شود که دو دست به قسمت فلزی اهمتر تماس نداشته باشد و ابتدا اهمتر را روی رنج ضربدر یک بعد روی ضربدر 10 و بعد روی ضربدر یک کیلو و بعد روی ضربدر 10 کیلو قرار می دهیم اگر روی هیچ کدام عقربه حرکت نکرد مقاومت سوخته است.
7-تست ولوم و پتانسومتر
دو سر اهمتر را که روی رنج ضربدر یک است به سر اول و وسط ولوم یا پتانسیومتر زده و پیچ آنرا چرخانده،اگر عقربه اهمتر نیز تغییر نمود،ولوم یا پتانسیومتر سالم است.
8- تست تریستور یا مقاومت حرارتی NTC
دو فیش اهمتر را که روی رنج ضربدر یک است به دو پایه مقاومت حرارتی زده،نوک هویه داغ را به پایه آن نزدیک نموده،عقربه باید به طرف صفر نزدیک شود.
9-تست مقاومت حرارتی PTC :
دو سر اهمتر را که روی رنج ضربدر یک است به دو پایه مقاومت حرارتی زده،سپس نوک هویه داغ را به پایه آن نزدیک نوده، عقربه باید از صفر دور شود.
10-تست خازن بدون قطب :
دو سر اهمتر را که روی رنج ضربدر یک کیلو است به دو سر خازن زده اگر عقربه حرکت نکرد و روی بی نهایت ماند یا کمی حرکت کرد و برگشت خازن سالم است.
11-تست خازن الکترولیتی ( با قطب مثبت و منفی):
دو سر اهمتر را که روی رنج ضربدر 100 است به دو سر خازن زده،اگر عقربه اهمتر رفت و برگشت نمود خازن سالم است،اگر عقربه روی صفر ایستاد خازن اتصال کوتاه شده و اگر عقربه در برگشت روی صفر نیامد نشتی دارد.
12-تست خازن متغیر (واریابل و تریمر):
دو سر اهمتر را به دو پایه،دو پایه کنار هم واریابل زده،و دسته واریابل را چرخانده اگر عقربه هیچ حرکتی نشان نداد و روی بی نهایت ماند سالم است.
13-تست سیم پیچ :
دو. سر اهمتر را که روی رنچ ضربدر یک است به دو سر سیم پیچ زده،اگر عقربه حرکت نمود و نزدیک صفر ایستاد،سیم پیچ سالم است.
14-تست ترانس،چوک،IF :
اهمتر روی رنج ضربدر یک باشد،پایه های طرف اولیه بایستی به یکدیگر اهمی،کم نشان دهد و پایه های طرف ثانویه نیز باید اهم کم نشان دهد ( در ترانس های صوتی که یکطرف چهار سر وجود دارد،بایستی دو به دو بهم راه دهد )
15-تست دیودها :
در هنگام تست دیودها،اهمتر روی رنج ضربدر یک قرار دهید و به دو سر دیود زده اگر دیود سالم باشد باید از یک طرف عقربه اهمتر حرکت نموده و اهمی کم نشان دهد و از طرف دیگر عقربه اهمتر حرکت نکند.
تشخیص جنس دیود ها :
در هنگام تست دیود،از طرفی که عقربه حرکت می کند،چنانچه تا 30 اهم دیود شد.جنس آن ژرمانیوم بوده و اگر بیشتر شد جنس آن سیلیکون می باشد.
تشخیص جنس دیودها با ولتاژگیری:
اگر دو سر ولتمتر به دو سر دیود زده شود (مدار روشن)، اگر حدود 0.2 ولت دیده شد جنس آن ژرمانیوم و اگر حدود 0.6 ولت شد سیلیکون است.
16-تست دیود 3 سر :
اهمتر روی رنج ضربدر یک باشد پایه وسط به دو پایه دیگر از یک طرف اهمی نشان دهد و از یک طرف عقربه هیچ حرکت نکند.
17-تست دیود چهار سر (پل دیود):
پایه های متناوب با پایه های مثبت (+) یا منفی (-) یایستی از یک طرف اهمی نشان دهد و از طرف دیگر عقربه هیچ حرکتی نکند.
تشخیص آند و کاتد دیود :
اگر اهمتر نوع ژاپنی بود (مثل اکثر اهمترهای موجود در بازار)، دو سر امتر را از طرفی به پایه های دیود وصل می کنیم که عقربه حرکت نموده و اهمی نشان دهد،فیش سیاه به هر پایه وصل است آند و فیش قرمز به هر پایه وصل باشد کاتد است.
نویسنده : رامین فریور
 

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

تست ترسيتور و ترياک

چون بعضي از تريستورها و ترياکها براي تحريک گيت جريان زيادي را لازم دارند بنابراين هميشه با اهمتر نمي توان همه تريستورها و تراياکها را تست نمود و به روش زير بهتر است:
يک باطری 9 ولتي انتخاب نموده،ولتاژ مثبت را به آند زده و ولتاژ منفي را به يک لامپ کوچک 3 ولتي داده و سر ديگر لامپ را به کاتد وصل نماييد،در اينحالت بايد لامپ خاموش باشد. سپس پايه گيت را به کمک سيمي يک لحظه به آند وصل مي کنيم،لامپ بايد روشن شود،اگر گيت منفي باشد گيت را به کاتد وصل مي کنيم.
سپس سيمي که گيت را به آند اتصال داده جدا مي کنيم که لامپ همچنان بايد روشن بماند.
نکته : در تريستورها و تراياکهايي که گيت آنها نياز به جريان کمي براي تحريک دارد،فيش قرمز را به کاتد و سياه را به آند زده،عقربه اهمتر که روي رنج ضربدر يک است نبايد حرکتي کند سپس آند را به گيت اتصال داده و بر مي داريم عقربه بايد اهم نشان دهد و همانجا بماند که در اينصورت سالم است.
تست آي سي

تست آي سي با اهمتر "دقيقا" تست نمي شود،ولي چند روش تجربي وجود دارد،يک روش اين است که آن پايه از آي سي که بيشترين ولتاژ به آن مي رسد (پايه تغذيه) به آن پايه از آي سي که به شاسي مي رود ( يا به بدنه فلزي آي سي ) از دو طرف هيچ اهمي نبايد نشان دهد.
تست لامپهاي الکتروني
اولا بايستي روي بدنه شيشه اي لامپ از داخل گرد سياه و يا سفيد نگرفته باشد و ثانيا دو پايه فيلامان به همديگر راه دهد (اهمي نشان دهد) که دو پايه فيلامان در لامپ 7 پايه،پايه هاي 3و 4 بوده،در لامپ 8 پايه،پايه هاي 1و 8 بوده در لامپ 9 پايه،پايه هاي 4و5 بوده،در لامپ 10 پايه،پايه هاي 5و6 بوده،در لامپ 12 پايه،پايه هاي 1و12(يا 1و6) مي باشد.
تست فيوز روي مدار
دو سر اهمتر را که روي رنج ضربدر يک است به دو سر فيوز مي زنيم اگر صفر نشان داده سالم است (بهتر است فيوز در خارج مدار تست شود)
تست مقاومت روي مدار

دو سر اهمتر را به دو سر مقاومت در حاليکه دستگاه خاموش است مي زنيم چنانچه مقدار ديده شده با رنگ مقاومت مطابقت داشت مقاومت سالم است ولي تست مقاومت به وسيله اهمتر روي مدار دقيق نيست،و بايد حداقل يک پايه آن از مدار خارج شود،مي توان اهمتر را روي قسمت ولتاژ مستقيم قرار داد و يک فيش را به شاسي و فيش ديگر را به دو طرف مقاومت وصل نمود،چنانچه يک طرف ولتاژ ديده شد و طرف ديگر ولتاژ،نبود احتمالا مقاومت سوخته است ( البته ممکن است مقاومتي پر اهم باشد و يا مقاومتي باشد که يک سرش به شاسي رفته باشد که در اين صورت،يکسر مقاومت ولتاژ است و سر ديگر ولتاژ نيست.
تست خازن روي مدار
تست خازن با اهمتر،حداقل بايد يک پايه خازن را خارج نموده و دو سر اهمتر را به دو سر خازن وصل نموده به طور کلي در مورد خازنهاي الکتروليتي عقربه اهمتر بايد رفت و برگشت کند و در بقيه خازنها در صورت سالمي عقربه اصلا نبايد حرکت کند.
تست خازن متغير (واريابل) روي مدار
واريابل روي مدار تست نمي شود و بايستي پايه هاي آنرا در لحيم آزاد نمود و اهمتر را به دو پايه،دو پايه آن وصل نمود اگر عقربه حرکت نکند سالم است،معمولا به اين روش نمي شود واريابل را دقيق تست نمود و از روي عيبهاي دستگاه(به عنوان مثال راديو) مي توان به خرابي واريابل پي برد مثلا راديويي که در هنگام چرخاندن واريابل سوت مي کشد و يا خش خش ايجاد مي کند و يا در قسمتي از صفحه ،ايستگاهي را نمي گيرد و يا ايستگاهه را مخلوط مي کند و يا فقط يک ايستگاه را مي گيرد واريابلش خراب است.
تست خازن متغير (واريابل) به طريقه ولتاژ گيري
اگر ولتاژ بيس ترانزيستور مخلوط کننده با تغيير واريابل، تغيير نمود واريابل سالم است
نشتي خازنها
معمولا در بين خازنها،خازن الکتروليتي بيشتر خراب مي شود و نشتي پيدا مي کند يعني بايد يک حالت اتصالي کمي بين دو صفحه فلزي خازن از طريق عايق دو صفحه ايجاد مي شود و براي اينکه دقيقا متوجه شويم خازن نشتي دارد،يا نه بايستي از دستگاه خازن سنج استفاده کنيم.
کدام خازنها بيشتر نشتي دار مي شوند؟
معمولا در دستگاههاي صوتي يا خازن صافي تغذيه نشتي دار مي شود و باعث بريده بريده دار شدن صدا مي شود و يا در پخش هاي اتوموبيل خازنهاي الکتروليتي بين طبقات پري آمپلي فاير و در راديوها خازن الکتروليتي سر راه بلندگو زياد نشتي دار مي شود و باعث پخش شدن صدا به صورت تو دماغي مي شود،که براي پيدا کردن خازن خراب مي توان پخش را روشن نموده يک خازن شيميايي برابر با خازنهاي مدار انتخاب نموده و از پشت مدار به دو سر تک تک خازنها موازي نمود. چنانچه در يک حالت عيب بر طرف شد همان خازن خراب است، در تلويزيونها بيشتر خازن صافي منبع تغذيه و خازنهاي طبقه افقي (خازن بوست) و خازن واقع در مسير تغذيه خروجي ويديو نشتي دار مي شود.
علائم نشتي دار بودن خازنها چيست؟
معمولا اگر دستگاه براي مدتي روشن باشد،خازن داغ مي شود يا باد مي کند يا پلاستيک قسمت پايين خازن حالت نرمي خود را از دست داده و خشک شده است.
تست سيم پيچ روي مدار
دو سر اهمتر را که روي رنج ضربدر يک است به دو سر سيم پيچ مي زنيم اگر حدود صفر اهم ديده شد سيم پيچ سالم است (بهتر است يک پايه سيم پيچ از مدار خارج شود)
تست IF ، بوبين،چوک و ترانس روي مدار
اهمتر روي ضربدر يک باشد و دستگاه خاموش،پايه هاي طرف اوليه و ثانويه به هم صفر نشان ندهد ( در ترانس نيز هيچ کدام از پايه ها،نبايستي با بدنه فلزي ترانس صفر نشان دهد، صمنا پايه هاي طرف اوليه به هم و ثانويه به هم اهم کمي نشان دهد.)
تست ديود روي مدار
اهمتر را روي رنج ضربدر يک قرار داده و از دو طرف به دو سر ديود مي زنيم اگر اهم ديده شده از دو طرف برابر بود (يعني از دو طرف عقربه حرکت نکرد،يا از دو طرف مساوي حرکت کرد) ديود سوخته و اگر اهم ديده شده از يک طرف بيشتر و از طرف ديگر کمتر بود ديود سالم است.
تست تريستور روي مدار
ولتاژ بين آند و کاتد حدود يک ولت و ولتاژ بين گيت و کاتد حدود 0.7 ولت بايد باشد.
تست ترانزيستور روي مدار
[h=1]تعیین پایه های ترانزیستور و نوع ترانزیستور[/h]

استفاده از اهمتر عقربه ای

چون هر ترانزیستور معادل دو دیود است می توان با استفاده از این خاصیت برای تشخیص بیس استفاده نمود.یک پایه در ترانزیستور وجود دارد که نسبت به دو پایه ی دیگر مانند یک دیود عمل می کند،یعنی اهم متر از یک جهت اهم کم را نشان می دهد و با عوض کردن سیم های اهم متر،مقدار مقاومت نشان داده شده به وسیله اهم متر،زیاد است،این پایه بیس ترانزیستور است.با مشخص شدن بیس نوع ترانزیستور را می توان تععین نمود.حالتی که اهم متر اهم کم را نشان میدهد اگر سیم منفی واقعی اهم متر به بیس وصل باشد نوعترانزیستور مثبت ((PNP .اگر در حالت اهم کم سیم مثبت واقعی اهم متر به بیس وصل باشد نوع ترانزیستورمنفی (NPN) است.برای تعیین کلکتور و امیتر ترانزیستور می توان مقاومت بین بیس و دو پایه ی دیگر را اندازه گرفت.مقاومت بیس کلکتور کم تر از مقاومت بیس امیتر است.

[h=5]استفاده از مولتی متر دیجیتال[/h]​

از مولتی متر دیجیتالی در وضعیت آزمایش دیود برای آزمایش ترانزیستور استفاده می کنند.مانند حالت آزمایش دیود،وقتی دیود بیس امیتر یا دیود بیس کلکتور در بایاس موافق قرار گیرند ولتاژ بایاس موافق دیود روی صفحه نمایش نشان داده خواهد شد.در بایاس مخالف ولتاژ بایاس مخالف دیود روی صفحه نمایش ظاهر می شود.
در یک ترانزیستور معیوب اگر اتصال بیس امیتر یا اتصال بیس کلکتور آن قطع باشد در این صورت مولتی متر ولتاژ بایاس مخالف را نشان می دهد.

در صورت اتصال کوتاه بودن بیس امیتر یا بیس کلکتور مولتی متر ولتاژ ((صفر)) را نشان خواهد داد.

اهمتر روي رنج ضربدر يک باشد و دستگاه خاموش،پايه بيس با اميتر و پايه بيس با کلکتور مانند دو ديود در نظر گرفته شود و همانطوريکه در مورد تست ديود در روي مدار قبلا گفته شد عمل شود يعني مقدار اهم بيس با دو پايه اميتر کلکتور از دو طرف اگر برابر باشد ترانزيستور خراب است و اگر پايه بيس با دو پايه اميتر و کلکتور از يک طرف اهمي نشان نداد سالم است و اگر پايه بيس با دو پايه اميتر و کلکتور از يک طرف اهم بيشتر و از يک طرف اهم کمتر نشان داد باز هم ترانزيستور سالم است.
در مورد ترانزيستور نوع FET،پايه گيت (G) به جاي پايه بيس و درين به جاي کلکتور و سورس به جاي اميتر در نظر گرفته شود و در مورد ترانزيستور نوع UJT پايه اميتر درز حکم پايه بيس و B2 به جاي کلکتور و B1 به جاي اميتر در نظر گرفته شود
تست آي سي روي مدار
آن پايه اي که بيشترين ولتاژ را دارد در لحيم آزاد مي کنيم،اهمتر روي رنج ضربدر يک باشد يک سر اهمتر را به پايه زده و سر ديگر اهمتر را به بدنه فلزي آي سي و يا به آن پايه که به شاسي رفته مي زنيم چنانچه صفر ديده شد آي سي از داخل اتصالي نموده است، البته آي سي به نوعهاي ديگر نيز خراب مي شود که با اهمتر مشخص نمي شود و بايد ولتاژگيري نمود.
نويسنده :
رامین فریور
 
آخرین ویرایش:

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

[h=1]تست آی سی های سیموس (CMOS)[/h] این آی سی ها با ولتاژهای بین 3 تا 15 کار می کنند و در بهترین حالت از 9 تا 12 ولت هم استفاده نمایید و از یک آی سی رگولاتور برای ثابت نگه داشتن ولتاژ 12 ولت به طریق زیر استفاده کنید.ولتاژ مثبت منبع تغذیه را با U[SUB]s[/SUB] یا V[SUB]dd[/SUB] یا +V[SUB]ss[/SUB] و یا +V[SUB]DD[/SUB] و ولتاژ خط شاسی منفی را با GND (گراند یا شاسی) نشان می دهند.آی سی های سیموس (CMOS) معمولا با 4000 و یا 74C… شروع می شوند.مثل 4011ولتاژ ورودی گیت های داخل آی سی های سیموس (CMOS) نبایستی از ولتاژ منبع تغذیه بیشتر باشد (به جز آی سی 4049،4050)برای اینکه بدانیم داخل آی سی های سیموس (CMOS) یا TTLچه گیت هایی وجود دارد.می توان از کتاب آی سی های سیموس (CMOS) یا TTL استفاده نمود.ورودی گیت های آزاد این آی سی ها اگر H باشد،بایستی ولتاژ مثبت منبع و اگر L باشد بایستی به ولتاژ منفی منبع وصل نمایید تا در کار مدار اختلال و اشکالی پیش نیاید.هنگامی که تغذیه آی سی سیموس (CMOS) قطع است به گیت ها،ورودی ندهید که باعث سوختن آن می شود.وقتی که با دست پایه های آی سی های سیموس (CMOS) را لمس کنیم،الکتریسیته ساکن موجود در روی پوست دست باعث می شود که جریان خیلی کمی (حدود
clip_image002.png
آمپر) از آی سی عبور کند و با توجه به این امپدانس ورودی اکسید متال که جنس آی سی های سیموس (CMOS) از آن بوده،حدود
clip_image004.png
اهم می باشد،بنابراین ولتاژی که روی پایه های آی سی افت می کند برابر است با 100 ولت که در نتیجه این 100 ولت باعث سوختن آی سی می شود.برای جلوگیری از این کار می توان یک زینر دیود 50 ولتی بین ورودی و خروجی قرار داد.
آی سی های سیموس (CMOS) درجه حرارت -40 تا +85 درجه سانتیگراد را تحمل می کنند.در موقع تماس با این آی سی ها،با دست دیگر فیبر مسی مدار را لمس کنید.فیش های اهم متر را به پایه های آی سی های سیموس (CMOS) اتصال ندهید.آی سی های سیموس (CMOS) را در کاغذهای آلومینیومی قرار دهید که از الکتریسیته ساکن محفوظ باشند.در موقع لحیم کاریري،قسمت قلزی هویه با گیره به شاسی وصل شود.آی سی های سیموس (CMOS) معمولا یا 14 پایه،یا 16 پایه . یا 24 پایه می باشند و اگر 14 پایه باشد،پایه 7 و 14 ولتاژ تغذیه است(7 منفی و 14 مثبت) و اگر 16 پایه باشد،پایه 8 و 16 ولتاژ تغذیه است و اگر 24 پایه باشد،پایه 12 و 24 ولتاژ تغذیه می باشد.چون در مدارات دیجیتالی،اکثرا به یک سیگنال ژنراتور نیاز است که موج مربعی (پالس مربعی) تولید می کند،بنابراین از مدار زیر می توان استفاده نمود.فرکانس ساخته شده در مدار بالا برابر است با :
فرکانس={ مقدار خازن(فاراد)*مقاومت(اهم) } / 2.2
دو گیت 4011،قسمتی از آی سی 4011 می باشد و ولتاژ + پایه 14 و ولتاژ- به پایه 7 آی سی وصل می شود و خروجی نقطه A و شاسی می باشد.اگر گیت AND با دو ورودی نیاز باشد،می توان از آی سی سیموس CMOS 4081 استفاده نمود و اگر گیتAND با سه ورودی مورد نیاز باشد،از آی سی 4073 استفاده نمود.اگر گیت OR با دو ورودی نیاز باشد،می توان از آی سی 4075 استفاده نمود و اگر گیت OR با چهار ورودی نیاز باشد،می توان از آی سی سیموس CMOS 4072 استفاده نمود.اگر گیت NAND با دو ورودی مورد نیاز باشد،می توان از آی سی سیموس CMOS 4011 استفاده نمود و اگر گیت NAND با سه ورودی مورد نیاز باشد می توان از آی سی سیموس CMOS 4023 استفاده نمود و اگر گیت NAND با چهار ورودی نیاز باشد می توان از آی سی سیموس CMOS 4012 استفاده نمود.اگر گیت NOT مورد نیاز باشد،می توان از آی سی سیموسCMOS 4009 استفاده نمود و اگر گیت NOT با سه ورودی مورد نیاز باشد،می توان از آی سی سیموس CMOS 4001 استفاده نمود.اگر گیت NOR با دو ورودی مورد نیاز باشد می توان از آی سی سیموس CMOS 4001 استفاده نمود و اگر گیت NOR با سه ورودی مورد نیاز باشد می توان از آی سی سیموس CMOS 4025 استفاده نمود. نویسنده بهروز سهرابیان
 

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک و مدارات با طرز کار اهم متر

[h=1]اندازه گیری ولتاژ ac متناوب (ولتاژ rms)[/h]معمولا اندازه گیری ولتاژهای DC ساده و سر راست می باشد.تنها سر در گمی ممکن یافتن نقطه مرجع اندازه گیری است.با این حال زمین مدار به عنوان مرجع پتانسیل صفر در نظر گرفته می شود و موارد اسثنا نیز به طور واضح ذکر می شود.در اندازه گیری وقتی که ولتاژهای ac به میان می آیند پیچیده تر می شود.یک ولتاژ ac طبق تعریف،یک مقدار دائما در حال تغییر است.برای اندازه گیری ولتاژ acچندین راه مختلف وجود دارد که بسته به شرایط مفید واقع می شوند.برای مثال ممکن است دانستن مقادیر مطلق ماکزیمم مورد نظر شما باشد و می خواهید پیک ولتاژ را در یک تناوب بدانید.برای راحتی فرض کنید که تمام شکل موج ها حول محور 0V قرار گرفته اند.یک ولتاژ ac ممکن است شکل سینوسی داشته و دارای دامنه حداکثر 10Vباشد.(پیک منفی -10V است) گفتن اینکه یک سیگنال 10V AC داریم گمراه کننده است چرا که پیک ولتاژ فقط برای کسر کوچکی از ثانیه برقرار است و در بقیه زمان های یک دوره تناوب ولتاژ لحظه ای به طور قابل توجهی کمتر از این مقدار پیک است.از آنجا که ولتاژ بین دو مقدار حداقل و حداکثر یعنی -10V و +10V نوسان می کند رنج 20V را پوشش می دهد.در برخی موارد اندازه گیری سیگنال 20V پیک تا پیک مفید است.اما گفتن اینکه یک سیگنال 20V ACداریم باز هم گمراه کننده است.راه کار منطقی محاسبه متوسط ولتاژهای لحظه ای در یک دوره تناوب است.به علت تقارن شکل موج سینوسی حول محور صفر و خنثی شدن مقادیر مثبت و منفی با یکدیگر کل دوره تناوب قابل استفاده نیست و در صورت چنین کاری مقدار متوسط صفر خواهد شد.برای متوسط گیری از ولتاژهای ac،فقط نیمی از یک دوره متناوب مورد توجه قرار می گیرد.به لحاظ ریاضی ثابت شده است که برای موج سینوسی،مقدار متوسط همیشه برابر با 0/696 مقدار پیک می باشد.در مثال ما که پیک ولتاژ موج سینوسی 10V است مقدار متوسط برابر 6/36V است.با داشتن مقادیر متوسط،مقایسه ولتاژهای ac معنی پیدا می کند.متاسفانه فرمول قانون اهم برای مقادیر متوسط محدودیت بزرگی ایجاد می کنند.یک راه برای به کارگیری قانون اهم در ولتاژهای ac بیان کردن این ولتاژها بر اساس ولتاژ dc آنهاست.برای یافتن چنین مقدار معادلی باید مقدار rms (ولتاژ موثر) سیگنال ac را محاسبه کرد.برای موج سینوسی،مقدارrms برابر 0/707 مقدار پیک است.در مثالی که در بالا آورده شده ولتاژ پیک 10V است.بنابراین ولتاژ rmsبرابر 7/07 V است یعنی این سیگنال به اندازه یک ولتاژ 7/07 V DCدر یک مقاومت گرما ایجاد می کند.همچنین می توان قانون اهم را همانند مقادیر dc برای مقادیر rms هم به کار برد.به عنوان یک قانون،روابط ولتاژها و جریان های ac معمولا بر حسبrms بیان می شوند.بهتر است برای جلوگیری از سردرگمی و روشن شدن مطلب کمی بیشتر توضیح دهیم.برای راحتی،مقایسه های زیر برای مقادیر مختلف ac آورده شده است.
مقدار پیک * 0/707=rmsمقدار متوسط * 1/11=rmsrms * 0/9=مقدار متوسطمقدار پیک *0/636=مقدار متوسطrms * 1/41=مقدار پیکمقدار متوسط * 1/57=مقدار پیکپیک * 2=پیک تا پیک
به خاطر داشته باشید که روابط و مقادیر فوق فقط برای سیگنالهای سینوسی صحت دارند.اغلب ولت متر های ac برای اندازه گیری ولتاژهای سینوسی کالیبره شده اند و برای اندازه گیری های سایر سیگنالهای ac دقیق نیستند.چنانچه صرفا بخواهید یک مقایسه ساده انجام دهید،ولت متر ac برای سیگنالهای غیر سینوسی کفایت می کند.اما اگر مقدار دقیق rms یک سیگنال غیر سینوسی مورد نظر باشد ولت متر acکمک چندانی نخواهد کرد.علاوه بر این ولت مترهای ac به فرکانس هم وابسته هستند.این ولت مترها برای اندازه گیری دقیق در فرکانس برق شهری(60 HZ) تنظیم شده اند.ولت مترها در 75% موارد کار خود را به خوبی انجام می دهند.در بقیه موارد هم باید تکنسین از روش های مقایسه ای،تخمینی و یا حدس های تجربی استفاده کند.امروزه میترهایی وجود دارند که کارهای محاسباتی را هم انجام می دهند.در سالهای اخیر در داخل آنها ازICهایی استفاده می شود که تبدیل rms به dc را انجام می دهند.یعنی اینکه یک سیگنال acبا تقریبا هر شکل موجی به ورودی داده می شود و ولتاژ dc متناسب در خروجی تولید می شود.این ولتاژ dcدقیقا به اندازه مقدار rms واقعی سیگنال ورودی می باشد.از نمونه این IC ها می توان به دو آی سی AD637 وAD536AJD اشاره کرد.نویسنده : رامین فریور
 

xwhoogle

کاربران vip(افتخاری)
vip افتخاری
کاربر
پاسخ : تست و عیب یابی قطعات الکترونیک

[h=1]اصول اصلی تست و عیب یابی مدارات الکترونیک در این مقاله یک جمع بندی از تکنیک های عیب یابی تمامی انواع ابزارهای الکترونیکی را ارائه می دهد.بدون توجه به ایک که درباره چه مداری صحبت می کنیم،یک روش منطقی برای پیدا کردن و تصحیح یک ایراد،برای مثال در هر ابزار یا سیستمی وجود دارد و باید بدانید که وسیله چگونه را مورد بررسی قرار دهید تا بفهمید که هر مدار به طور عادی چگونه کار می کند.[/h]اگر ابزار نظامی یا صنعتی است،یک جزوه آموزشی وجود دارد که همه نوع اطلاعاتی را به شما می دهد (تئوری عملکرد،مراحل کار و آزمایش،عملیات تنظیم،لیست بخش ها،دیاگرام موقعیت و غیره).در بعضی از سیستم های پیچیده،چندین جزوه وجود دارد (تعمیر،نکات قبل از تعمیر،عملکرد،کاتالوگ بخش ها و غیره).اگر وسیله از نوع ابزار الکترونیکی یا سرگرمی خانگی است،مانند تلویزیون یا مانیتور،ویدیو،دوربین و غیره،ورقه های اطلاعاتی آن معمولا در دسترس هستند.هر چند این ورقه ها،توصیف های کاملی را که در جزوه های فنی ارائه می شوند در خود ندارند،ولی اطلاعات مختصر و مفیدی را در خود دارند (نمودار شماتیک،عملیات آزمایش و تنظیم،شکل موج ها،ولتاژها و اطلاعات مقاومتی و غیره) که برای این نوع وسیله ها کافی و دقیق است.در صورت نداشتن ورقه های اطلاعاتی،اغلب ابزارهای سرگرمی خانگی با یک نمودار شماتیک همراه هستند که بعضی از شکل موج ها،اطلاعات مقاومت و ولتاژها را در خود دارند.بدون توجه به این که چه اطلاعاتی در دسترس هستند،قبل از اقدام به تعمیر دستگاه،اطلاعات را به طور کامل مطالعه کنید.در موارد نادر،اطلاعاتی برای خواندن وجود ندارد.اگر تاکنون تحت این شرایط،دستگاهی را تعمیر کرده باشید.این مقاله و تشریحات آن بسیار برایتان مناسب است.شما باید کار تمام کنترل ها و تنظیم ها و طرز کار آنها را بدانید.اغلب موارد که عیب ها خیلی بد به نظر می رسند،اشکال کار به کاربر باز می گردد.همچنین وقتی که از عمر دستگاه خیلی می گذرد،ممکن است بعضی تنظیم ها خارج شوند.در هر صورت برای یک تعمیر خوب باید بتوانید با دستگاه کار کنید.در ابزارهای ساده الکتریکی،مراحل کاری واضح و استاندارد شده هستند،مانند مراحل کاری دستگاههای تلویزیون هر چند اگر از این کار ناامید شوید،سعی کنید جزوه استفاده کننده دستگاه را بگیرید که معمولا عملکرد و پیش تذکرات ویژه ای در مورد ابزار ارائه می دهد.شما باید بدانید که چگونه از ایزارهای اندازه گیری برای انجام عملیات آزمایش و تنظیم استفاده کنید.اگر نتوانید از ابزارهای آزمایش الکترونیکی،به طور موثری استفاده کنید،در هر تعمیری که انجام می دهید واقعا به دردسر خواهید افتاد.به خاطر داشته باشید که بعضی از دستگاه ها به وسیله های اندازه گیری خاص نیاز دارند،مانند جعبه های نوری،اندازه گیریهای نور،جدول های تنظیم و منابع نور برای دوربین ها.خوشبختانه اغلب عملیات عیب یابی الکترونیکی را می توان با سه وسیله اساسی انجام داد:مولتی متر(اهم متر)،اسیلوسکوپ(که ما نام اسکوپ را برای آن استفاده می کنیم) و منابع سیگنال (مولد RF،مولد جاروب کننده،مولد صوتی،مولد رنگی NTSCوغیره)شما باید بتوانید وسیله تعمیر شده را یک بررسی کلی نمایید.بدون توجه به این که تعمیر کاری،ساده یا مشکل باشد.گاهی یک اشکال،نتیجه اشکال دیگری است.اگر هر دو،برطرف نشوند عیب باقی خواهد ماند.یک مثال عمومی از این مسئله،اتصال کوتاه یا جرقه قطع و وصل شونده بین دو قطعه (مثلا بین دو پایه بر روی رابط گوشه ای از برد مدار چاپی)به وجود آمده است و فرض کنید که اتصال کوتاه،یک مقاومت را بر روی بر مدار چاپی و یا یک برد آی سی دار کامل را بسوزاند.برای این که یک بازنگری دقیق انجام دهید،باز هم لازم است که دستگاه و عملیات کاری آن را داشته باشید (معمولا در جزوه فنی،ورقه های اطلاعاتی یا جزوه معمولی استفاده کننده،پیدا می شوند)عموما اگر دستگاه تمام عملیات کاری خود را به طور صحیح انجام دهد،می توانیم فرض کنیم که درست بوده و آماده استفاده است.همچنین بازنگری دستگاه بعد از تعمیر،می تواند نیاز به تنظیم مجدد کنترل های دستگاه را به ما نشان دهد.باید بدانید که چگونه از ابزار تعمیر استفاده کنید.اغلب کار تعمیر را می توان با ابزارهای ساده انجام داد (وسایل لحیم کاری،انبر دست،آچار پیچ گوشتی،سیم چین و غیره).هر چند برای دستگاهها و مدارهای خاص نیاز به تکنیک های خاصی است.تعمیر بردهای مدار چاپی و برداشتن یا تعویض بردهای آی سی دار مثال هایی از این است.به خاطر داشته باشید که اگر دستگاه دارای تجهیزات مکانیکی است مانند ویدیوها و دوربین ها به ابزارهای اندازه گیری خاص نیاز است.سرانجام شما باید بتوانید به طور منطقی اطلاعات وسیله معیوب را تحلیل کنید و روشی سیستماتیک و منطقی برای یافتن اشکال اعمال کنید.به طور خلاصه باید بتوانید فکر کنید.اطلاعاتی که باید تحلیل شود ممکن است در ساختار وسیله مثلا ظاهر شدن تصویر در تلویزیون یا نمایشی که از ابزارهای آزمایش کننده به دست می آید (اندازه گیریهای ولتاژ و مقاومت یا شکل موج) باشند.در هر صورت این تحلیل اطلاعات است که عیب یابی را منطقی و موثر می کند.[h=4]مراحل عیب یابی[/h]چهار مراحل عیب یابی وجود دارد :1-نشانه های عیب را بیابید2-عیب را به یک واحد یا برد عملیاتی ارتباط دهید3-عیب را به یک مدار(یا برد مداری) در روی آن برد مربوط دانسته4-عیب خاص را پیدا کنیددر دستگاه های بسیار ساده یا در دستگاه هایی که فقط یک مدار عملیاتی دارند(تلویزیون،ویدیو،دوربین و غیره) می توان از مرحله 2 صرف نظر کرد.[h=4]به دست آوردن نشانه های عیب[/h]به دست آوردن نشانه ها،به معنی آن است که باید بدانید وسیله در حات عادی چه کاری انجام می دهد و مهمتر از آن،چه هنگام وسیله درست کار نمی کند.همه می دانند که یک تلویزیون چه کاری انجام می دهد.ولی کسی نمی داند که یک دستگاه چقدر خوب تحت همه شرایط کار می کند و در گذشته هم کار می کرده است.تمام تلویزیون ها دارای کنترل عملیاتی و تنظیم داخلی هستند تا کار خود را انجام دهند (بلدگو و لامپ تصویر).باید نشانه های طبیعی و غیر طبیعی که توسط بلدگو و لامپ تصویر ایجاد شده اند را تحلیل کنید تا به سوالات پاسخ دهید : ((این دستگاه چقدر خوب کار می کند و کدام قسمت دستگاه می تواند معیوب باشد که چنین نشانه هایی به وجود بیاورد؟))مرحله به دست آوردن عیب،به این معنی نیست که دستگاه را با آچار پیچ گوشتی و هویه باز کنید و همچنین به معنی استفاده زیاد از وسایل اندازه گیری نیست.بلکه به معنی یک بررسی ظاهری و توجه به نمایش طبیعی و غیر طبیعی است.همچنین این مرحله به معنای کار کردن با کنترل ها برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر است.در پایان مرحله به دست آوردن عیب،قاعدتا می دانید که چه چیزی نادرست و ایده خوبی درباره این که کدام چیز نادرست است،خواهید داشت.[h=4]ارتباط دادن عیب به یک واحد یا برد عملیاتی[/h]اغلب می توان دستگاههای الکترونیکی را به واحدها یا منطقه هایی که دارای عملکرد یا هدف مشخصی هستند،تقسیم کرد.عبارت عملکرد در اینجا یک کار را در منطقه مشخصی از دستگاه نشان می دهد.برای مثال در یک تلویزیون سیاه و سفید ساده عملکرد می تواند به اعمال IF،RF،صوت،تصویر،لامپ تصویر و منبع تغذیه تقسیم شود.برای پیدا کردن عیب به طور سیستماتیک و منطقی،باید اطلاعاتی درباره واحدهای عملیاتی وسیله داشته باشید و باید تمام نشانه هایی را که قبلا به دست آورده اید،به هم ربط دهید.بنابراین اولین نکته در ارتباط دادن عیب به یک واحد عملیاتی،حدس زدن است که کدام بخش می تواند نشانه های دیده شده را به وجود آورد.به عنوان مثال کلاسیک و خیلی ساده،اگرهم صدا و هم تصویر در یک دستگاه تلویزیون ضعیف است،عیب می تواند در بخش های HF،IF،یا در ریزپردازنده ای که انتخاب باند و تنظیم RFرا انجام می دهد،باشد.زیرا این بخش ها در بازسازی صدا و تصویر مشترک هستند.از طرف دیگر،اگر تصویر خوب است،ولی صدا ضعیف می باشد،عیب احتمالا در بخش های صوتی که بعد از IFقرار دارند می باشد.زیرا این بخش ها فقط صوت را تولید می کنند.[h=4]استفاده از نقشه ها[/h]عیب یابی الکترونیک شامل استفاده زیاد از نقشه ها می شود(یا باید بشود).چنین نقشه هایی می تواند یک نقشه عملیاتی و نقشه های شماتیک باشند.نقشه های سیم بندی عملی که چیزی متداول در جزوه تعمیر وسایل هستند،احتمالا در دستگاههای امروزی موجود می باشند،هرچند بعضی جزوه ها دارای نقشه های سیم بندی چاپی نمی باشند (در بردهایی که اجزا به طور منفرد قابل تعویض نیستند)نقشه بلوکی ارتباط عملیاتی بین تمامی بخش ها یا واحدهای اصلی دستگاه را نشان می دهد.بنابر این نقشه بلوکی به هنگام ارتباط دادن عیب به یک واحد یا بخش عملیاتی،منطقی ترین انتخاب اطلاعات استومتاسفانه همه جزوه های تعمیر دارای یک نقشه بلوکی نیستند( یا نقشه بلوکی جزییات ناچیزی را نشان می دهد) و ممکن است که لازم باشد که فقط از نقشه های شماتیک استفاده کنید.نقشه های شماتیک گسترده ارتباط عملیاتی تمام بخش های دستگاه را نشان می دهند.چنین بخش هایی شامل ترانزیستور،آی سی ها،ترانسفورمرها،خازن ها،مقاومت ها،دیودها و ... می شوند.به ط.ر کلی نقشه های شماتیک ،اطلاعات زیادی را به ما می دهند که به هنگام مرحله یابی،دارای بیشترین ارزش است.یک نقشه بلوکی به شما اجازه می دهد که از یک روش عیب یابی که روش قسمتی (یا ورودی خوب/خروجی بد) نامیده می شود.استفاده کنیدواگر نقشه بلوکی دارای نقاط اصلی آزمایش نیز هست (احتمالا با ولتاژ ها و یا شکل موج های اسکوپ)،به شما اجازه می دهد از ابزارهای آزمایشی برای نزدیک شدن به علت عیب استفاده کنید.هر چند ابزارهای آزمایش،بیشتر در طی عملیات جداسازی مورد استفاده قرار می گیرند.[h=4]انحصار عیب به یک مدار[/h]بعد از این که عیب به یک محدوده کاری ارتباط پیدا کرد،گام بعدی ربط دادن عیب به یک مدار،در محدوده معیوب است.در این محدوده،بر روی مدارهایی متمرکز شوید که می توانند باعث ایراد شوند و از سایر مدارها صرف نظر کنید.مرحله انحصار عیب،شامل استفاده از ابزارهای آزمایش برای تعقیب سیگنال و جایگزینی سیگنال در مناطق مشکوک می شود.روش ها یا ابزارهای رفع عیب،بعد از یافتن عیب و بررسی آن مورد استفاده قرار می گیرند.به همین دلیل شما هنوز هم نباید در این مرحله با هویه و پیچ گوشتی به سراغ مدار بروید.در عوض باید سعی کنید که عیب را به یک مدار معیوب یا مانند آن ربط دهید و بعد از این که عیب پیدا شد می توان آن را تعمیر کرد.[h=4]یافتن عیب خاص[/h]هرچند که این مرحله عیب یابی منحصر به پیدا کردن عیب خاص می شود،اما می تواند شامل یک تحلیل یا بازنگری نهایی همه مراحل و استفاده از روش های تعمیر برای رفع عیب باشد.این تحلیل نهایی به شما اجازه می دهد که بفهمید آیا بد کار کردن قسمت های دیگر،این قسمت را تحت تاثیر قرار داده است یا خود همین قسمت،علت واقعی عیب است.جستجو با استفاده از حس ها،مثل دیدن،بو کردن،شنیدن و لمس کردن،در یافتن عیب بسیار موثر است.این جستجو معمولا در ابتدا انجام می شود تا سریع تر منجر به یافتن بخش های معیوب شود( این کار اغلب با عنوان کاوش نظری معرفی می شود،هر چند که شامل همه حس ها می شود)سایر چیزهایی که باید در طی کاوش نظری به دنبال آنها باشید،بخش های سوخته،سیاه شده یا داغ،جرقه الکتریکی در مدال و بخش های سوخته هستند.در دستگاههایی که دست یابی به مدارهای آنها آسان است،ابتدا باید یک کاوش نظری سریع انجام شود و سپس می توان تجهیزات فعال،ترانزیستور یا آی سی را بررسی کرد.یک استثنای احتمالی،دستگاه هایی هستند که در آنها دسترسی به بسیاری از مدارها خیلی مشکل است،ولی بخش های خاصی وجود دارند که می توان آنها را به سادگی برداشته و آزمایش و تعویض نمود.گام بعدی در یافتن عیب خاص در عموم دستگاه های الکترونیکی،استفاده از یک اسکوپ برای بررسی شکل موج ها و یک اندازه گیر برای اندازه گیری ولتاژهاست.اسکوپ می تواند به عنوان جایگزینی برای اندازه گیر (برای اندازه گیری ولتاژها)مورد استفاده قرار گیرد.مسلما یک اندازه گیر وقتی که می خواهید مقاومت و پیوستگی اتصال های مدار را برای تشخیص عیب بررسی کنید بهتر است.دقت کنید که در اغلب جزوه های تعمیر امروزی،ولتاژها (و احتمالا مقاومتها) بر روی نقشه شماتیک داده می شوند،ولی این اطلاعات می تواند به صورت جدول نیز موجود باشد.شما باید بتوانید که از وسایل آزمایش برای اندازه گیری استفاده کنید.بعد از اینکه مشکل پیدا شد،باید تحلیلی نهایی از کلیه مراحل عیب یابی داشته باشید تا عیب قطعی شود،سپس می توانید آن را تعمیر کرده و عملکرد صحیح آن را بررسی کنید.[h=4]رفع عیب به صورت سیستماتیک[/h]رفع عیب به صورت سیستماتیک و منطقی،به دستیابی منطقی به اشکال،تفسیر اطلاعات به دست آمده از آزمایش و استفاده از اطلاعاتی که در هر مرحله به دست می آید،نیاز دارد.بعضی از تعمیرکاران احساس می کنند دانسته های دستگاه،شامل به خاطر داشتن اشکالات قبلی و همین طور موقعیت تمام نقاط آزمایش،تمام مراحل تنظیم و مانند آن می شود.این روش در مورد رفع عیب یک نوع دستگاه می تواند مفید باشد ولی در انجام یک عیب یابی اساسی ارزش کمی دارد.درست است که به یاد داشتن اشکالات دستگاههای قبلی می تواند مفید باشد ولی نباید انتظار داشته باشید که همان اشکال در تمام موارد،عامل یک نشانه باشد.در هر دستگاه الکترونیکی بسیاری از عیب ها می توانند با یک نشانه ظاهر شوند.همچنین در رفع هر عیبی در عملیات تنظیم نباید فقط به حافظه خود متکی باشید.این امر یکی از کارهای راهنمای تعمیر است که شامل نقشه ها و اطلاعات دستگاه می شود.نکته مهم این است که شما باید یاد بگیرید که تعمیر کاری،سیستماتیک و منطقی باشید و نه متکی به حافظه.[h=4]ارتباط بین مراحل رفع عیب[/h]بعضی ها فکر می کنند که تکرار مراحل عیب یابی به معنی شروع مرحله اول است و بعضی ها جزوه های تعمیر آن را توصیه می کنند.زیرا امکان اشتباه برای هر کسی حتی تعمیر کاران حرفه ای هم وجود دارد.هرگاه به طور منطقی و سیستماتیک کار کنید،اشتباهات به حداقل می رسند.هرچند ممکن است اندازه گیری های ولتاژ و مقاومت باعث مشاهدات شکل موج خطادار شوند یا روش مرحله ای به طور غلط انجام شود یا خیلی اشتباهات دیگر به هنگام اعمال ساده رخ دهد.با وجود چنین توصیه هایی که در سایر مطالب جزوه های تعمیر گفته می شود،عقیده بر این است که ((تکرار محل عیب یابی)) به معنی فعال کردن مجدد مراحل است.یکی یکی تا هنگامی که،جایی را که اشتباه کرده اید،پیدا کنید،شاید اندازه گیری ولتاژ یا مقاومتی که در مرحله پیدا کردن،به طور غلط انجام شده باشد و یا در روش مرحله ای،مرحله انحصار عیب به طور ناصحیح انجام شده باشد.می توانید علت را به طور سیستماتیک و منطقی،با برگشت به مسیر محلی که اشتباه کرده اید،متوجه شوید.[h=4]اصول کلی تعمیر مدارات الکترونیکی[/h]در این مقاله یک جمع بندی از تکنیک های عیب یابی تمامی انواع ابزارهای الکترونیکی را ارائه می دهد.بدون توجه به ایک که درباره چه مداری صحبت می کنیم،یک روش منطقی برای پیدا کردن و تصحیح یک ایراد،برای مثال در هر ابزار یا سیستمی وجود دارد و باید بدانید که وسیله چگونه را مورد بررسی قرار دهید تا بفهمید که هر مدار به طور عادی چگونه کار می کند.اگر ابزار نظامی یا صنعتی است،یک جزوه آموزشی وجود دارد که همه نوع اطلاعاتی را به شما می دهد (تئوری عملکرد،مراحل کار و آزمایش،عملیات تنظیم،لیست بخش ها،دیاگرام موقعیت و غیره).در بعضی از سیستم های پیچیده،چندین جزوه وجود دارد (تعمیر،نکات قبل از تعمیر،عملکرد،کاتالوگ بخش ها و غیره).اگر وسیله از نوع ابزار الکترونیکی یا سرگرمی خانگی است،مانند تلویزیون یا مانیتور،ویدیو،دوربین و غیره،ورقه های اطلاعاتی آن معمولا در دسترس هستند.هر چند این ورقه ها،توصیف های کاملی را که در جزوه های فنی ارائه می شوند در خود ندارند،ولی اطلاعات مختصر و مفیدی را در خود دارند (نمودار شماتیک،عملیات آزمایش و تنظیم،شکل موج ها،ولتاژها و اطلاعات مقاومتی و غیره) که برای این نوع وسیله ها کافی و دقیق است.در صورت نداشتن ورقه های اطلاعاتی،اغلب ابزارهای سرگرمی خانگی با یک نمودار شماتیک همراه هستند که بعضی از شکل موج ها،اطلاعات مقاومت و ولتاژها را در خود دارند.بدون توجه به این که چه اطلاعاتی در دسترس هستند،قبل از اقدام به تعمیر دستگاه،اطلاعات را به طور کامل مطالعه کنید.در موارد نادر،اطلاعاتی برای خواندن وجود ندارد.اگر تاکنون تحت این شرایط،دستگاهی را تعمیر کرده باشید.این مقاله و تشریحات آن بسیار برایتان مناسب است.شما باید کار تمام کنترل ها و تنظیم ها و طرز کار آنها را بدانید.اغلب موارد که عیب ها خیلی بد به نظر می رسند،اشکال کار به کاربر باز می گردد.همچنین وقتی که از عمر دستگاه خیلی می گذرد،ممکن است بعضی تنظیم ها خارج شوند.در هر صورت برای یک تعمیر خوب باید بتوانید با دستگاه کار کنید.در ابزارهای ساده الکتریکی،مراحل کاری واضح و استاندارد شده هستند،مانند مراحل کاری دستگاههای تلویزیون هر چند اگر از این کار ناامید شوید،سعی کنید جزوه استفاده کننده دستگاه را بگیرید که معمولا عملکرد و پیش تذکرات ویژه ای در مورد ابزار ارائه می دهد.شما باید بدانید که چگونه از ایزارهای اندازه گیری برای انجام عملیات آزمایش و تنظیم استفاده کنید.اگر نتوانید از ابزارهای آزمایش الکترونیکی،به طور موثری استفاده کنید،در هر تعمیری که انجام می دهید واقعا به دردسر خواهید افتاد.به خاطر داشته باشید که بعضی از دستگاه ها به وسیله های اندازه گیری خاص نیاز دارند،مانند جعبه های نوری،اندازه گیریهای نور،جدول های تنظیم و منابع نور برای دوربین ها.خوشبختانه اغلب عملیات عیب یابی الکترونیکی را می توان با سه وسیله اساسی انجام داد:مولتی متر(اهم متر)،اسیلوسکوپ(که ما نام اسکوپ را برای آن استفاده می کنیم) و منابع سیگنال (مولد RF،مولد جاروب کننده،مولد صوتی،مولد رنگی NTSCوغیره)شما باید بتوانید وسیله تعمیر شده را یک بررسی کلی نمایید.بدون توجه به این که تعمیر کاری،ساده یا مشکل باشد.گاهی یک اشکال،نتیجه اشکال دیگری است.اگر هر دو،برطرف نشوند عیب باقی خواهد ماند.یک مثال عمومی از این مسئله،اتصال کوتاه یا جرقه قطع و وصل شونده بین دو قطعه (مثلا بین دو پایه بر روی رابط گوشه ای از برد مدار چاپی)به وجود آمده است و فرض کنید که اتصال کوتاه،یک مقاومت را بر روی بر مدار چاپی و یا یک برد آی سی دار کامل را بسوزاند.برای این که یک بازنگری دقیق انجام دهید،باز هم لازم است که دستگاه و عملیات کاری آن را داشته باشید (معمولا در جزوه فنی،ورقه های اطلاعاتی یا جزوه معمولی استفاده کننده،پیدا می شوند)عموما اگر دستگاه تمام عملیات کاری خود را به طور صحیح انجام دهد،می توانیم فرض کنیم که درست بوده و آماده استفاده است.همچنین بازنگری دستگاه بعد از تعمیر،می تواند نیاز به تنظیم مجدد کنترل های دستگاه را به ما نشان دهد.باید بدانید که چگونه از ابزار تعمیر استفاده کنید.اغلب کار تعمیر را می توان با ابزارهای ساده انجام داد (وسایل لحیم کاری،انبر دست،آچار پیچ گوشتی،سیم چین و غیره).هر چند برای دستگاهها و مدارهای خاص نیاز به تکنیک های خاصی است.تعمیر بردهای مدار چاپی و برداشتن یا تعویض بردهای آی سی دار مثال هایی از این است.به خاطر داشته باشید که اگر دستگاه دارای تجهیزات مکانیکی است مانند ویدیوها و دوربین ها به ابزارهای اندازه گیری خاص نیاز است.سرانجام شما باید بتوانید به طور منطقی اطلاعات وسیله معیوب را تحلیل کنید و روشی سیستماتیک و منطقی برای یافتن اشکال اعمال کنید.به طور خلاصه باید بتوانید فکر کنید.اطلاعاتی که باید تحلیل شود ممکن است در ساختار وسیله مثلا ظاهر شدن تصویر در تلویزیون یا نمایشی که از ابزارهای آزمایش کننده به دست می آید (اندازه گیریهای ولتاژ و مقاومت یا شکل موج) باشند.در هر صورت این تحلیل اطلاعات است که عیب یابی را منطقی و موثر می کند.[h=4]مراحل عیب یابی[/h]چهار مراحل عیب یابی وجود دارد :1-نشانه های عیب را بیابید 2-عیب را به یک واحد یا برد عملیاتی ارتباط دهید3-عیب را به یک مدار(یا برد مداری) در روی آن برد مربوط دانسته4-عیب خاص را پیدا کنیددر دستگاه های بسیار ساده یا در دستگاه هایی که فقط یک مدار عملیاتی دارند(تلویزیون،ویدیو،دوربین و غیره) می توان از مرحله 2 صرف نظر کرد.[h=4]به دست آوردن نشانه های عیب[/h]به دست آوردن نشانه ها،به معنی آن است که باید بدانید وسیله در حات عادی چه کاری انجام می دهد و مهمتر از آن،چه هنگام وسیله درست کار نمی کند.همه می دانند که یک تلویزیون چه کاری انجام می دهد.ولی کسی نمی داند که یک دستگاه چقدر خوب تحت همه شرایط کار می کند و در گذشته هم کار می کرده است.تمام تلویزیون ها دارای کنترل عملیاتی و تنظیم داخلی هستند تا کار خود را انجام دهند (بلدگو و لامپ تصویر).باید نشانه های طبیعی و غیر طبیعی که توسط بلدگو و لامپ تصویر ایجاد شده اند را تحلیل کنید تا به سوالات پاسخ دهید : ((این دستگاه چقدر خوب کار می کند و کدام قسمت دستگاه می تواند معیوب باشد که چنین نشانه هایی به وجود بیاورد؟))مرحله به دست آوردن عیب،به این معنی نیست که دستگاه را با آچار پیچ گوشتی و هویه باز کنید و همچنین به معنی استفاده زیاد از وسایل اندازه گیری نیست.بلکه به معنی یک بررسی ظاهری و توجه به نمایش طبیعی و غیر طبیعی است.همچنین این مرحله به معنای کار کردن با کنترل ها برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر است.در پایان مرحله به دست آوردن عیب،قاعدتا می دانید که چه چیزی نادرست و ایده خوبی درباره این که کدام چیز نادرست است،خواهید داشت.[h=4]ارتباط دادن عیب به یک واحد یا برد عملیاتی[/h]اغلب می توان دستگاههای الکترونیکی را به واحدها یا منطقه هایی که دارای عملکرد یا هدف مشخصی هستند،تقسیم کرد.عبارت عملکرد در اینجا یک کار را در منطقه مشخصی از دستگاه نشان می دهد.برای مثال در یک تلویزیون سیاه و سفید ساده عملکرد می تواند به اعمال IF،RF،صوت،تصویر،لامپ تصویر و منبع تغذیه تقسیم شود.برای پیدا کردن عیب به طور سیستماتیک و منطقی،باید اطلاعاتی درباره واحدهای عملیاتی وسیله داشته باشید و باید تمام نشانه هایی را که قبلا به دست آورده اید،به هم ربط دهید.بنابراین اولین نکته در ارتباط دادن عیب به یک واحد عملیاتی،حدس زدن است که کدام بخش می تواند نشانه های دیده شده را به وجود آورد.به عنوان مثال کلاسیک و خیلی ساده،اگرهم صدا و هم تصویر در یک دستگاه تلویزیون ضعیف است،عیب می تواند در بخش های HF،IF،یا در ریزپردازنده ای که انتخاب باند و تنظیم RFرا انجام می دهد،باشد.زیرا این بخش ها در بازسازی صدا و تصویر مشترک هستند.از طرف دیگر،اگر تصویر خوب است،ولی صدا ضعیف می باشد،عیب احتمالا در بخش های صوتی که بعد از IFقرار دارند می باشد.زیرا این بخش ها فقط صوت را تولید می کنند.[h=4]استفاده از نقشه ها[/h]عیب یابی الکترونیک شامل استفاده زیاد از نقشه ها می شود(یا باید بشود).چنین نقشه هایی می تواند یک نقشه عملیاتی و نقشه های شماتیک باشند.نقشه های سیم بندی عملی که چیزی متداول در جزوه تعمیر وسایل هستند،احتمالا در دستگاههای امروزی موجود می باشند،هرچند بعضی جزوه ها دارای نقشه های سیم بندی چاپی نمی باشند (در بردهایی که اجزا به طور منفرد قابل تعویض نیستند)نقشه بلوکی ارتباط عملیاتی بین تمامی بخش ها یا واحدهای اصلی دستگاه را نشان می دهد.بنابر این نقشه بلوکی به هنگام ارتباط دادن عیب به یک واحد یا بخش عملیاتی،منطقی ترین انتخاب اطلاعات استومتاسفانه همه جزوه های تعمیر دارای یک نقشه بلوکی نیستند( یا نقشه بلوکی جزییات ناچیزی را نشان می دهد) و ممکن است که لازم باشد که فقط از نقشه های شماتیک استفاده کنید.نقشه های شماتیک گسترده ارتباط عملیاتی تمام بخش های دستگاه را نشان می دهند.چنین بخش هایی شامل ترانزیستور،آی سی ها،ترانسفورمرها،خازن ها،مقاومت ها،دیودها و ... می شوند.به ط.ر کلی نقشه های شماتیک ،اطلاعات زیادی را به ما می دهند که به هنگام مرحله یابی،دارای بیشترین ارزش است.یک نقشه بلوکی به شما اجازه می دهد که از یک روش عیب یابی که روش قسمتی (یا ورودی خوب/خروجی بد) نامیده می شود.استفاده کنیدواگر نقشه بلوکی دارای نقاط اصلی آزمایش نیز هست (احتمالا با ولتاژ ها و یا شکل موج های اسکوپ)،به شما اجازه می دهد از ابزارهای آزمایشی برای نزدیک شدن به علت عیب استفاده کنید.هر چند ابزارهای آزمایش،بیشتر در طی عملیات جداسازی مورد استفاده قرار می گیرند.[h=4]انحصار عیب به یک مدار[/h]بعد از این که عیب به یک محدوده کاری ارتباط پیدا کرد،گام بعدی ربط دادن عیب به یک مدار،در محدوده معیوب است.در این محدوده،بر روی مدارهایی متمرکز شوید که می توانند باعث ایراد شوند و از سایر مدارها صرف نظر کنید.مرحله انحصار عیب،شامل استفاده از ابزارهای آزمایش برای تعقیب سیگنال و جایگزینی سیگنال در مناطق مشکوک می شود.روش ها یا ابزارهای رفع عیب،بعد از یافتن عیب و بررسی آن مورد استفاده قرار می گیرند.به همین دلیل شما هنوز هم نباید در این مرحله با هویه و پیچ گوشتی به سراغ مدار بروید.در عوض باید سعی کنید که عیب را به یک مدار معیوب یا مانند آن ربط دهید و بعد از این که عیب پیدا شد می توان آن را تعمیر کرد.[h=4]یافتن عیب خاص[/h]هرچند که این مرحله عیب یابی منحصر به پیدا کردن عیب خاص می شود،اما می تواند شامل یک تحلیل یا بازنگری نهایی همه مراحل و استفاده از روش های تعمیر برای رفع عیب باشد.این تحلیل نهایی به شما اجازه می دهد که بفهمید آیا بد کار کردن قسمت های دیگر،این قسمت را تحت تاثیر قرار داده است یا خود همین قسمت،علت واقعی عیب است.جستجو با استفاده از حس ها،مثل دیدن،بو کردن،شنیدن و لمس کردن،در یافتن عیب بسیار موثر است.این جستجو معمولا در ابتدا انجام می شود تا سریع تر منجر به یافتن بخش های معیوب شود( این کار اغلب با عنوان کاوش نظری معرفی می شود،هر چند که شامل همه حس ها می شود)سایر چیزهایی که باید در طی کاوش نظری به دنبال آنها باشید،بخش های سوخته،سیاه شده یا داغ،جرقه الکتریکی در مدال و بخش های سوخته هستند.در دستگاههایی که دست یابی به مدارهای آنها آسان است،ابتدا باید یک کاوش نظری سریع انجام شود و سپس می توان تجهیزات فعال،ترانزیستور یا آی سی را بررسی کرد.یک استثنای احتمالی،دستگاه هایی هستند که در آنها دسترسی به بسیاری از مدارها خیلی مشکل است،ولی بخش های خاصی وجود دارند که می توان آنها را به سادگی برداشته و آزمایش و تعویض نمود.گام بعدی در یافتن عیب خاص در عموم دستگاه های الکترونیکی،استفاده از یک اسکوپ برای بررسی شکل موج ها و یک اندازه گیر برای اندازه گیری ولتاژهاست.اسکوپ می تواند به عنوان جایگزینی برای اندازه گیر (برای اندازه گیری ولتاژها)مورد استفاده قرار گیرد.مسلما یک اندازه گیر وقتی که می خواهید مقاومت و پیوستگی اتصال های مدار را برای تشخیص عیب بررسی کنید بهتر است.دقت کنید که در اغلب جزوه های تعمیر امروزی،ولتاژها (و احتمالا مقاومتها) بر روی نقشه شماتیک داده می شوند،ولی این اطلاعات می تواند به صورت جدول نیز موجود باشد.شما باید بتوانید که از وسایل آزمایش برای اندازه گیری استفاده کنید.بعد از اینکه مشکل پیدا شد،باید تحلیلی نهایی از کلیه مراحل عیب یابی داشته باشید تا عیب قطعی شود،سپس می توانید آن را تعمیر کرده و عملکرد صحیح آن را بررسی کنید.[h=4]رفع عیب به صورت سیستماتیک[/h]رفع عیب به صورت سیستماتیک و منطقی،به دستیابی منطقی به اشکال،تفسیر اطلاعات به دست آمده از آزمایش و استفاده از اطلاعاتی که در هر مرحله به دست می آید،نیاز دارد.بعضی از تعمیرکاران احساس می کنند دانسته های دستگاه،شامل به خاطر داشتن اشکالات قبلی و همین طور موقعیت تمام نقاط آزمایش،تمام مراحل تنظیم و مانند آن می شود.این روش در مورد رفع عیب یک نوع دستگاه می تواند مفید باشد ولی در انجام یک عیب یابی اساسی ارزش کمی دارد.درست است که به یاد داشتن اشکالات دستگاههای قبلی می تواند مفید باشد ولی نباید انتظار داشته باشید که همان اشکال در تمام موارد،عامل یک نشانه باشد.در هر دستگاه الکترونیکی بسیاری از عیب ها می توانند با یک نشانه ظاهر شوند.همچنین در رفع هر عیبی در عملیات تنظیم نباید فقط به حافظه خود متکی باشید.این امر یکی از کارهای راهنمای تعمیر است که شامل نقشه ها و اطلاعات دستگاه می شود.نکته مهم این است که شما باید یاد بگیرید که تعمیر کاری،سیستماتیک و منطقی باشید و نه متکی به حافظه.[h=4]ارتباط بین مراحل رفع عیب[/h]بعضی ها فکر می کنند که تکرار مراحل عیب یابی به معنی شروع مرحله اول است و بعضی ها جزوه های تعمیر آن را توصیه می کنند.زیرا امکان اشتباه برای هر کسی حتی تعمیر کاران حرفه ای هم وجود دارد.هرگاه به طور منطقی و سیستماتیک کار کنید،اشتباهات به حداقل می رسند.هرچند ممکن است اندازه گیری های ولتاژ و مقاومت باعث مشاهدات شکل موج خطادار شوند یا روش مرحله ای به طور غلط انجام شود یا خیلی اشتباهات دیگر به هنگام اعمال ساده رخ دهد.با وجود چنین توصیه هایی که در سایر مطالب جزوه های تعمیر گفته می شود،عقیده بر این است که ((تکرار محل عیب یابی)) به معنی فعال کردن مجدد مراحل است.یکی یکی تا هنگامی که،جایی را که اشتباه کرده اید،پیدا کنید،شاید اندازه گیری ولتاژ یا مقاومتی که در مرحله پیدا کردن،به طور غلط انجام شده باشد و یا در روش مرحله ای،مرحله انحصار عیب به طور ناصحیح انجام شده باشد.می توانید علت را به طور سیستماتیک و منطقی،با برگشت به مسیر محلی که اشتباه کرده اید،متوجه شوید.نویسنده : سهرابیان
 
بالا